دوشنبه, ۲۰ تير ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۳
شهید سید عبدالمجید موسوی یکم مهر 1347 در شهرستان ری به دنیا آمد. سرانجام 20 تیر 1363 در کوشک بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پا به شهادت رسید. او در وصیتنامه خود چنین می نویسد: «صفهاى نماز را طولانى کنيد که اگر یک منافق وارد مسجد مى‌شود وحشت‌زده از مسجد خارج شود.» متن کامل این وصیتنامه را در نوید شاهد بخوانید.

وصیت نامه

به گزارش نوید شاهد یزد،  شهید سید عبدالمجید موسوی یکم مهر 1347 در شهرستان ری به دنیا آمد و تا دوم متوسطه در رشته نساجی تحصیل کرد. پدرش سیدحسین درجه دار ژاندارمری بود و مادرش عذرا نام داشت. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با سمت تخریب چی راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 20 تیر 1363 در کوشک بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پا به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای خلدبرین یزد به خاک سپرده شد.

«بسم الله الرحمن الرحيم. وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ. وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ. الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»

جنگ، جنگ است و عزت و شرف دين ما در گروه همين مبارزات است (امام خمينى ره).
با درود به رهبر کبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى و با درود به رزمندگان اسلام که در جبهه‌هاى حق عليه باطل در ستيزند و با سلام بر شما ملت قهرمان پرور ايران وصيتنامه خود را شروع مى‌کنم.
اينجانب حقير سخنى را که مى‌خواهم براى مردم يزد و کل مردم بزنم اين است که خواهشمندم اين دعاهاى کميل و ندبه و توسل را سرسرى نگيريد که اين دعاها پشتوانه رزمندگان است و کورکننده چشم دشمنان داخلى. اى مردم بدانيد که اگر شما نبوديد اين جبهه نبود چون که شما هستيد که کمک فراوانى به رزمندگان مى‌کنيد. ديگر اينکه از جبهه يادتان نرود اى برادر و اى خواهر بدانيد که اگر اين رزمندگان روزها و شبها در سنگر در سرماى زمستان در کوههاى کردستان نبودند يکى از شماها نبوديد. اين رزمندگان از جان و مال و خانواده خود گذشتيد و به جبهه آمدند بدانيد که آنها براى حفظ ناموس خود و شما به جبهه آمدند پس هرچه مى‌توانيد در کمک کردن به جبهه و در موقع دعا خواندن در دعا کردن به رزمندگان کوشا باشيد و هرچه مى‌توانيد دعا به جان پير جماران بکنيد.

وصیت نامه

و چند کلامى هم به مردم محله مان اول از هر چيز از يک يک شما مى‌خواهم که من نتوانستم کارى براى اين محل بکنم. ولى اگر بدى از من ديده‌ايد من را از ته قلب ببخشيد چون بخشش شما باعث خوشنودى من در برابر خدا مى‌شود ديگر آنکه موقع نماز حتما صفهاى نماز را طولانى کنيد چون موقعى که يک منافق وارد مسجد مى‌شود وحشت‌زده از مسجد خارج شود نه خوشحال. ديگر آنکه به حرف امام گوش داده حداقل دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها را روزه بگيريد و در موقع دعاى کميل و ندبه صفهايتهان طولانى باشد بچه‌هايى که منحرف هستند به راه مستقيم هدايت کنيد آنها را به دعاها دعوت کنيد کارى نکنيد از نماز و دعا دور شوند.
اى مادر مهربان مى‌دانم که تو من را شير داده‌ايد و شبها تا صبح بيدارى کشيده‌ايد به خاطر من و من را تا اينجا رسانديد و مى‌دانم که خبر شهادت من تو را ناراحت مى‌کند ولى مى‌خواهم بدانم موقعى که خبر شهادت من را مى‌شنويد مانند مادران فلسطينى صبر مى‌کنى يا از شهادت من گريه مى‌کنيد مادرم من راضى نيستم در شهادت من گريه کنيد اگر گريه مى‌کنى براى على‌اکبر امام حسين(ع) گريه کن.
اى برادرم در موقع شهادت من نبايستى سست شوى نبايد بگذارى اسلحه من در بيابان افتاده باشد بايد بروى و سنگر من را پرکنى.
اى خواهرم تو با حجابت و با رفتارت با همکلاسيهايت دين خود را حفظ کن.
و اى پدر بزرگوارم از تو تشکر مى‌کنم که من را جورى تربيت کردى که به جبهه رفتم به شما مادر و پدرم مى‌گويم که ناراحت نباشيد شما امانتى که از خدا تحويل گرفتيد به طريق خوبى به او تحويل داديد و اجرش پيش خداوند زياد است و بدانيد و در روز قيامت با روى خوشى از پيش مردم مى‌گذريد.
من تازه گلى بودم و اندر چمن عشق/ يکباره فروريخت همه بال و پر من 
اين شعر را بر روى سنگ قبر من بنويسيد.
والسلام - سيدعبدالمجيد موسوى - 1363/11/03

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

وصیت نامه

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده