شهید اعتماد العلماء:
دوشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۴
شهید «محمد اعتماد العلماء بنادکی» 2 شهریور 1338 در شهرستان مهریز به دنیا آمد. سرانجام 22 فروردین 1361 در کامیاران مورد سوء قصد گروه‌های ضدانقلاب قرار گرفت شهادت رسید. وی در وصیتنامه خود چنین می نویسد: «براى خود كفايى كشورمان آنقدر كار كنيد كه ديگر وابسته به هيچ كشورى نباشيم و سطح توليد را تا حدى بالا ببريم كه حتى به ديگر كشورها نيز صادر كنيم.» متن کامل این وصیتنامه را در نوید شاهد بخوانید.

ماه

به گزارش نوید شاهد یزد، شهید محمد اعتماد العلماء بنادکی 2 شهریور 1338 در شهرستان مهریز به دنیا آمد و به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. طلبه بود. پدرش محمدحسن روحانی بود و مادرش معصومه نام داشت. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با سمت نیرو واحد تدارکات راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 22 فروردین 1361 در کامیاران مورد سوء قصد گروه های ضدانقلاب قرار گرفت و بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای روستای درب باغ زادگاهش به خاک سپرده شد.

وصیت نامه:

آرى خداوند اراده كرده است كه مستضعفين را جانشين خود بر روى زمين قرار دهد و راستى كه مصداق آيه را در ايران مى‌بينيم. در انقلاب ايران، انقلابى كه هر روز شاهد ازخودگذشتگى بهترين فرزندان اين مرز و بوم است. عده‌اى از عزيزان ما در خط مقدم جبهه در نبرد روياروى با مزدوران امپرياليسم صدام جان خود را از دست مى‌دهند و عده‌اى نيز در پشت جبهه كه يقينا اين هم خط مقدم جبهه‌اى است بر عليه مزدوران داخلى آمريكا به دست عمال آمريكا به شهادت مى‌رسند. ولى كوردلان بدانند، ديوصفتان بدانند، بمب گذارى و ترور ديگر ثمرى ندارد، ملت ما بيدار است. و به فرموده امام عزيزمان، بكشيد ما را، ملت ما بيدارتر خواهد شد. به طور قطع شهيد شمع محفل بشريت است و هر روز كه اين عزيزان جان خود را از دست مى‌دهند انقلاب به پيروزى نهايى نزديكتر مى‌شود.

 

اگر خفاشان خيال مى كنند كه با بمب گذارى در دفتر مركزى حزب جمهورى اسلامى و شهادت رساندن بيش از 72 تن از ياران صديق امام مى توانند اين انقلاب را به سوى آمريكا يا شوروى سوق دهند كور خوانده اند. اگر خيال مى كنند كه با سوزاندن رئيس جمهور محبوب (رجايى) و نخست وزير عزيز (باهنر) مى توانند اسلام عزيز را از ايران بگيرند زهى خيال باطل است. اگر با كشتن رهبران مذهبى مى شد اسلام را از بين برد بايد با شهادت رساندن على (ع) اسلام از بين برود. اگر بنا بود با ترور و كشتن، اسلام را نابود كرد، بايد بعد از انقلاب كربلا ديگر اثرى از اسلام نباشد. اما بايد بدانند كه هر چند عزيزان را از ما بگيرند اگر چه نبودن آنها براى ما غم انگيز است ولى خون اين ها نيز آمريكا را افشا مى كند.

اما تو اى يگانه فرزندم! اگر چه نمى دانم فرزندى دارم يا ندارم. اگر داشتم اين را بدان كه بعد از شهادت من كوله بار تو سنگينتر مى شود . چرا ؟ چون تو بايد سلاحى كه در دست پدرت بوده است در دست گيرى . هر چه پر خروشتر بر عليه دشمنان اسلام عزيز قيام كنى. آرى از تو مى خواهم كه راهم را كه همان راه خداست ادامه داده و لحظه اى از پا ننشينى و استوار و مقاوم باشى. فرزندم دشمنان اسلام در هر كجا كمين كردند، مواظب باش! فرزندم دوست دارم كه كارهاى تو باعث شود تا خداوند يگانه، گناهانم را بيامرزد.

ماه
فرزندم ! دوست دارم زير بار هيچ ظالمى نروى و از حق هر مظلومى دفاع كنى ولو اينكه به قيمت جانت تمام شود .
فرزندم ! دوست دارم تو در جامعه ات الگو باشى . فرزندم ، در آخر تو را به تقوى دعوت مى كنم . آرى تقوى ، تقوى را ، تقوى را ، تقوى را نصب العين خود قرار دهيد . ( امام خمينى )
و اما تو اى مادر : اى مادر عزيز كه تو برايم همه چيز بودى. آرى تو بودى كه با عشق و علاقه اى كه نسبت به اسلام داشتى مرا نيز وارد كردى كه يک فرد مسلمان و انقلابى باشم. اين را بدان كه دينت را ادا كردى. اى مادر افتخار كن، آرى افتخار كن. افتخار كن كه فرزندى را چنان تربيت كردى كه با چشم باز بسوى مرگ رفت. مادر مرا ببخش اگر كلمه مرگ را به كار بردم. اشتباه كردم چون مرگ نيست بلكه حيات است، شور است، اشتياق است، آغاز زندگى است. آرى چون كسانى كه در راه خدا كشته مى شوند، زنده اند. مادر مرا ببخش، مرا ببخش اگر من براى تو فرزند خوبى نبودم ولى اميدوارم كه بار ديگر همچون شبهايى كه از خوابت گذشتى، همچون گذشته ها كه از همه چيزت گذشتى براى اين كه من در رفاه باشم. اكنون نيز براى اين كه دشمنان راهم كه همان راه اسلام است خوشحال نشوند، تو برايم گريه نكنى. آرى گريه نكنى و خندان نيز باشى چرا ؟ براى اين كه نمى خواهم قطره اشک شما آب خنكى باشد بر دلهاى دشمنان سنگدل بلكه مى خواهم چنان استوار باشى كه دشمن هر لحظه ضعيف و ضعيف تر شود.
و اما تو اى همسرم! اى يگانه شريک زندگى ام، اى كسى كه اگر چه چندان طولى نكشيد كه با هم بوديم ولى در همين چند سال نتوانستم دين خوب همسر بودن را ادا كنم. همسرم! از تو مى خواهم اگر در زندگى برايت ايجاد ناراحتى كردم مرا ببخشى. اما توصيه اى كه به تو دارم اين است كه اولا افتخار كنى كه همسر يک شهيدى . از تو مى خواهم كه برايم گريه نكنى، بلكه استوار و استوار تر پيامم را به ديگران برسانى و از تو اين انتظار را دارم كه اگر فرزندى داشتيم او را به گونه اى تربيت كنى كه بجز از راه انبياء و راه حسين (ع) «كسى كه شهادت را با ايثار خون خود و با اسارت خاندانش به ما بندگان ضعيف آموخت.» راه ديگرى را بجز راه آن بزرگواران انتخاب نكن . آرى فرزندم را به گونه‌اى تربيت كنى كه به جز از خدمت براى خدا خدمت ديگرى را انجام ندهد . او را چنان مربى باشى كه ياور مظلومان و دشمن ظالمان باشد . و تو اى برادر زحمت كشم: از شما می خواهم كه گوش به فرمان امام باشيد و سنگرتان كه همان سنگر كشاورزى است نگهداريد و با كار و كوشش خود مشت محكمى بردهان ياوه گويان شرق و غرب بزنيد. و براى خود كفايى كشورمان آنقدر كار كنيد كه ديگر وابسته به هيچ كشورى نباشيم و سطح توليد را تا حدى بالا ببريم كه حتى به ديگر كشورها نيز صادر كنيم اما يک توصيه به تو اى برادر مهربان، فرزندان خود را به تعاليم اسلامى و حجاب كه يكى از بهترين چيز است براى زنان تربيت كنيد.


واما تو اى خواهر رنج ديده و مهربانم: تو خود بارها شنيده اى كه زينب در روز عاشورا بر سر بالين برادر آمد و برادرش را بر روى دست قرار داد و گفت اين قربانى را از خاندان پيامبر قبول كن. خواهرم: من از تو مى خواهم همچون او دستهاى خود را به آسمان بلند كنى و فرياد برآورى اى خداى بزرگ اين شهيد را از اين خاندان پذيرا باش. و از تو مى خواهم چون زينب صبور و بردبار باشى و با شهيد شدنم اعتقادات به جمهورى اسلامى ايران و امام خمينى صد چندان شود.

ماه
و در پايان از شما ملت قهرمان و شهيد پرور و شما اى خانواه ام تقاضا دارم كه قدر اين قلب تپنده و اين ياور مستضعفان و نايب امام زمان را بدانيد و كارى نكنيد كه قلب او را بسوزانيد و هر صبح و شب براى سلامتى او و طول عمر او دعا كنيد و از خدا بخواهيد تا انقلاب جهانى امام مهدى ( عج ) سايه اش بر سر ملتهاى مستضعف جهان و ملت ايران نگه دارد خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار .
چند دعا مى كنم :
اى خداى بزرگ و توانا از تو مى خواهم در مقابل اين جانهاى ناقابل ما بر عمر اما م عزيزمان بيفزايى و رهبريش را تا ظهور مهدى (عج) مستدام بدارى.

خداوندا: پرچم پر افتخار جمهورى عدل اسلامى را بر سرتا سر بلنديهاى كشورهاى جهان به اهتزاز در آور.

بزرگ پروردگارا: ابر قدرتهاى جهان را مخصوصا شيطان بزرگ آمریكا را هرچه زودتر از صحفه روزگار برانداز، مستضعفين را همانگونه كه وعده داده اى وارثين زمين قرار ده.

خدايا مارا از سربازان حقيقى و صديق امام زمان قرار ده. پايان
تمام عمرم فداى يک لحظه سخن گفتنت اى امام خمينى(ره). محمد اعتماد العلماء فرزند شيخ محمد حسن .30 بهمن 1360
محصل علوم دينيه
مادر اگر جوانت نیامد زجبهه غم نيست كانجا عزيز زهرا همسنگر شهيد است
بوى حسين خيزد از لاله هاى سرخش خاک بهشت زهرا تا بستر شهيد است
خمپاره گو بسوزد چشم مرا كه گفتند خوشتر زعطر جنه خاكستر شهيداست
اى كاش هزار جان داشتم و در راه اهداف دين اسلام فدا مى ساختم .

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده