براستی که معلمان دست گیرنده بینوایان و دلسوزان جامعه هستند
به گزارش نوید شاهد یزد، شهید منصور حاجی حسینی رکن آبادی 12 اردیبهشت 1350 در محله رکن آباد از توابع شهرستان میبد استان یزد به دنیا آمد و تا دوم متوسطه در رشته تجربی تحصیل کرد. پدرش علی کشاورز بود و مادرش منور نام داشت. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با سمت تک تیرانداز راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 16 فروردین 1366 در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به کمر، سر و دست به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
« من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا لله علیه فمنهم من قضی و منهم من ینتصروا ما بدلو تبدیلا »
(از مؤمنان مردانی هستند که به عهدی که با خدا بستند وفادار بودند تا به راه خدا شهید شدند و برخی به انتظار شهادت مقاومت کرده و هیچ موقع عهد خود را تغییر ندادند.)
به نام خدای انسان، خدایی که اراده کرد انسان را از پست ترین موجود به ملکوت اعلی سیر دهد و از فرشتگانی که سرا پا اطاعتند و مطیع محض بالاتر برد و آنها را به سوی عرش خود راهنمایی کرد.
ای خدای منان، ای نور و ای پناه بی پناهان و ای غیاث المستغیثین چگونه شکرت را به جا آورم در حالیکه سپاست به طور مداوم در سر بنده حقیر جلوه گر است و مرا در صحرای خود قرار دادی تا از چشمه زلال هدایت برخوردار گردم و تو را بشناسم و درود و سلام بر پیامبران که ناجیان و هادیان بشریتند بالاخص پیامبر عظیم الشان اسلام، رحمت عالمیان و سرور کاینات و درود بر عترت پاک و مطهر و معصومش ایمه علیهم السلام و درود بر حسین زمان، روح الله غمخوار و عزت دهنده حزب الله و انصار الله.سلامی مجدد و صلواتی مکرر به ارواح پاک مقدس شهدا، آنهایی که از ذره ذره خونشان فریاد رسای احکام اسلامی، خودسازی، چگونه زیستن و چگونه مردن به گوش می رسد و سلام به شما امت حزب الله و یاوران الله.
ما باید تمام وجود و هستی مان را برای این جهاد مقدس(جنگ با کفار بعثی) مایه بگذاریم زیرا عزت و شرف و کیان و خلاصه ایمان ما بستگی به این جنگ دارد. این نکته را متذکر می شوم گرچه شایستگی گفتار را در خود نمی بینم، ولی به هر حال ای عزیزان و ای امت دلاور و ای جوانان غیور به فضای عطرآگین جبهه ها سیر کنید تا هنگامیکه قیامت را با تمام وجودتان و جانتان لمس کنید. ای برادران و ای خواهران! از شما می خواهم که روی خود را به نشانه ادب اسلامی و متکی بر سلاح قدرت اسلام به جهانیان نشان دهید و شما اسوه و نمونه باشید، همچنانکه نمونه ترین اسوه ها را دارید و آن سیدی بزرگوار که واقعاً لازمه رهبری و عارفی بیدار دل می باشد. برادران و خواهران! سعی کنید خدا را بشناسید و عاشق شوید که به وسیله عاشقی می توان به معبود رسید زیرا فردا عاشق سراپای وجودش را فدای معشوق می کند و خستگی نمی شناسد پس برای پیوستن به صفوف درهم فشرده صداهای طرب انگیز و تلاوت قرآن را تقویت کنید تا لحظات خود را عاملی در خراش دهنده گلوگاه استعمار و منافقین باشد.
و چند کلمه ای با پدر و مادرم دارم اگرچه لایق نیستم که سخنی عرض کنم ولی به هر حال ای پدر و مادرم! بنده حقیر در لحظاتی سرگرم امور دنیا بودم و توان لطف و کرمی که خداوند در سرشت هرکسی نهاده و در وجود بنده بود توانایی بروز آن را برای شماها نداشتم و در لحظات دیگر سرگردان و حیران دنیا بودم که چگونه جبران نمایم. به هر حال بنده حقیر نتوانستم کاری شایسته برای شما انجام دهم تا وجدان واقعی شما را راضی کند پس در برابر شما با کمال احترام معذورم و از شما طالب عفو هستم. ای مادر درست است که داغ فرزند دیدن سخت است ولیکن مسیله اسلام بر همه امور و کارها تقدم دارد و از برادران و خواهران اعم از برادران رکن آبادی می خواهم که از نسلهای خود ذریه های پاک و شایسته تقدیم انقلاب کنند یا خود نقش اساسی در تداوم آن داشته باشند زیرا در برابر هر امری از احکام اسلامی هزاران خون ریخته شده تا به صورت ثبوت رسیده است.
و پیامی برای معلمان گرامی دارم گرچه اصولاً لازم نیست انسانی در رتبه های پایین علم پیام به مراتب بالا بدهد و لیکن این ارجمندان همواره از شما می خواهم در حفظ و حراست الگوها و ذخایر ارجمند و عزیز انقلاب تلاش کنید که آنها چه سرمایه هایی بس عظیم می باشند و امید و نوشکفته دل هزاران پدر و مادر این جامعه اند و براستی دست گیرنده بینوایان و دلسوزان جامعه اینها می باشند.
ما ز دریاییم و بالا میرویم ما ز بالاییم و بالا می رویم
جزءها را رویها سوی گل است بلبلان را پای درروی گل است
آنچه از دریا به دریا می رود از همانجا که آمد آنجا می رود
برادر حقیر: منصور حاجی حسینی