خاطره خودنوشت شهید اسماعیل تقوا «2»
شهید «اسماعیل تقوا» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «با خودرو IFA ما را به نخلستان ها و بالاتر از آن ها بردند ولی ما نمی دانستیم کجاست ولی در راه جنازه های بعثی ها و خودروهای سوخته و...» متن کامل قسمت دوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

خودروهای سوخته ی بعثی ها

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «اسماعیل تقوا» دوم فروردین سال 1341 در اقلید دیده به جهان گشود. او دومین فرزند خانواده بود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی با با موفقیت پشت سر گذاشت. دوران راهنمایی را نیز با علاقه زیاد همراه با ورزش به پایان رساند. سال چهارم دبیرستان بود که عازم جبهه نبرد شد. وی سرانجام 20 فروردین 1361 در شلمچه به شهادت رسید.

بیشتر بخوانید: مادرم من دیگر رفتنی هستم

متن خاطره خودنوشت «2»: جبهه رفتن نصیب همه نمی‌شود

ساعت 7 شب بود که ما را سوار قطار کردند و با یک روز و یک شب ما به اهواز رسیدیم. در اهواز ما را به پایگاه بهشتی بردند و پس از هفت روز ما را به یکی از دهکده های نزدیک جبهه بردند و معلوم نبود که ما را به کجا می بردند. می گفتند شما را به سوسنگرد می بریم ولی در صورتی که سوسنگرد جبهه نبود و ما هم سر در گم بودیم و از خوشحالی که عازم جبهه می شویم دست و پا می زدیم چون به جبهه رفتن نصیب همه کس نمی شود.

پایگاه بهشتی

نیمه های شب ما را به یکی از دهکده ها بردند و شب را در آنجا گذراندیم و صبح دیدیم که تانک ها و نفربرها با سربازان اسلام رفت و آمد می کنند. این را هم بگویم که در پایگاه بهشتی وسایل نظامی از قبیل لباس و پوتین و تفنگ به ما دادند و با چهار خشاب خالی وقتی ما را به آن دهکده بردند به ما تیر دادند و خشابهایمان را پر کردیم.

خودروهای سوخته ی بعثی ها

با خودرو IFA ما را به نخلستان ها و بالاتر از آن ها بردند ولی ما نمی دانستیم کجاست ولی در راه جنازه های بعثی ها و خودروهای سوخته و سنگرهای منهدم شده را ناظر بودیم و پس از رسیدن به پشت رملها و شن زارها ما را پیاده کردند و خودرو برگشت.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده