شهید برجی زاده: در شهادت من لباس مشکی بر تن نکنید
به گزارش نوید شاهد یزد، شهید «رضا برجی زاده عقدا» 21 خردادماه 1343 در شهرستان یزد به دنیا آمد. پدرش حسین كارگر كارخانه نساجی بود و مادرش خدیجه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. كارگر كارخانه بافندگی بود. با آغاز جنگ تحمیلی از سوی بسیج راهی جبهه شد. سرانجام 19 بهمن 1361، با سمت تک تیرانداز در دهلران بر اثر اصابت تركش به شكم به شهادت رسید. پیكرش در گلزار شهدای خلدبرین یزد به خاک سپردند.
وصیت نامه:
«بسم الرب الشهدا و الصدیقین. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا قاتِلُوا الَّذينَ يَلونَكُم مِنَ الكُفّارِ وَليَجِدوا فيكُم غِلظَةً ۚ وَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ مَعَ المُتَّقينَ.» آیه 123 سوره توبه
با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی این راد مردی که با انقلاب اسلامی خود پشت این ابر قدرتهای شرق و غرب را به لرزه در آورد و با انقلاب اسلامی خود ملت شهید پرور ایران را از دست ستم کاران شرق و غرب رها ساخت و ملت ما را آزاد ساخت و با درود بر ملت شهید پرور ایران که با ایثار خون جوانان عزیز خود در جبهه های جنگ بر علیه نیروهای کفر بعثی در سرزمین میهن انقلاب اسلامی با به پا خاسته و علیه متجاوزین قیام کرده و از رهنمودهای امام امت در این جنگ استفاده نموده و با این رهنمودها دشمنان این انقلاب را به خاک و خون کشید و می کشد و ملت ما با منافقین اینان که دم از دین خدا و خلق خدا می زنند، می گویند ما طرفدار خلق هستیم و با بمب گذاریها و شکنجه های خود این ملت شهید پرور را به خاک و خون میکشد و ما اینجا این کشورهای ابر قدرت اعلام می کنیم که تا ما جوانان ایران در دامان مادران و پدران مکتبی پرورش یافتیم نمی گذاریم تا این مزدوران صدمه ای به این انقلاب و رهبر کبیرانقلاب اسلامی ایران بزنند.
پیام من به ملت شهید پرور ایران این است که نگذارند سنگرهای خون این شهیدان کربلای ایران پایمال شود و این جنگ به یاری خداوند و به یاری امام امت و مردم شهید پرور ایران و رزمندگان ایثارگر اسلام به پیروزی قوای اسلام و با سرنگونی دشمنان اسلام درتمام جهان در خواهد آمد. وصیت من به دوستان و همکاران من این است که اگر من شهید شدم هرگز در مرگ خونبارم جامعه سیاه بر تن نپوشند و برای من ناله نزنند.
و پیام من به پدر و مادر شهید پرورم این است که نگذارید خون جوانشان پایمال شود و با فرستادن برادرانم در این سنگر خونین انقلاب اسلامی این سنگر خونین انقلاب اسلامی این سنگر جهاد ایثار من خالی ماند و من به پدر و مادرم وصیت می کنم مقدار پولی که من دارم در راه آسایش زندگی خود استفاده نمایند و هر کس که مرا طلب دارد که خود مادرم می داند پول او را بپردازند و موتور سیکلت من را به برادرم علی آقا بدهید باشد که توانسته باشم خدمتی انجام دهم و از خدا طلب آمرزش فرزند خود را بنمایید. مادر جان در هر شب پنجشنبه به مزارم بیایید. دیگر عرضی ندارم خداحافظ
به تاریخ 1361/7/10 ساعت 3 بعدظهر روز شنبه