خواهر عزيزم پاسدار حرمت خون شهيدان باش
به گزارش نوید شاهد یزد، شهید «محمد کمالی اردکانی» 30 اردیبهشت 1344 در شهرستان اردکان به دنیا آمد. پدرش حاجی کشاورزی و کارگری می‌کرد و مادرش قمر نام داشت. دانش آموز سوم راهنمایی بود. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی به جبهه رفت. سرانجام 16 آبان 1361 با سمت تک تیرانداز در عین خوش هنگام درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر و گردن به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
وصیت نامه:
«بسم رب الشهداء و الصديقين. وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.»
با درود فراوان به رهبر کبير انقلاب و ياور مستضعفان جهان صحبتم را براى مردم ديارم شروع مى کنم. امت شهيد پرور ايران، پدر و مادر و خواهران عزيزم هرگز از ولايت فقيه دست برنداريد و همواره پشتيبان و در خط ولايت فقيه باشيد، گر چه در اين راه سر شما هم برود. بدانيد که همه بايد سفر مرگ را بگذرانند و چه بهتر که در راه خدا شهيد شوند و اگر همه جوانان ما هم شهيد شوند شما وحدت خود را با چنگ و دندان حفظ کنيد.
مادر جان شيرت را بر من حلال کن و هر کس که از من طلبى داشت طلب او را بپردازيد و کتابهايم اگر مى خواهى استفاده کن و در حفظ آن بکوش. يک سال نماز برايم بخوانيد و دو سال هم روزه قرضى دارم برايم بگيريد. مادر من آرزو داشم پاسدار شوم ولى اکنون که در جبهه هستم احساس مى کنم که به مرحله شهادت نزديک مى شوم و مى خواهم که خواهر عزيزم بجاى من پاسدار حرمت خون شهيدان باشد. مادر جان تو هرگز برايم گريه نکن که اگر گريه کنى دشمن شاد مى گردد.
پدر عزيزم تو هم کشاورزى خود را ادامه بده تا وضع اقتصادى مملکت بالا برود و ديگر دستمان بطرف آمريکا و شوروى دراز نکنيم. پدر و مادر و خواهران عزيز و همه اقوام، از شما طلب عفو و از دوستانم طلب آمرزش مى کنم. در آخر يک خواهش از مادران و آن اينکه بگذراند فرزندانشان به جبهه بروند و اگر مى ترسند فرزندشان شهيد شود بايد بگويم که جبهه مرگ نمى آورد.
ديگر عرضى ندارم به اميد آن روز که کربلا و قدس فتح شده باشد مردم به راحتى امامان و يارانشان را زيارت کرده و يادى هم از شهداى انقلاب اسلام ايران نمايند. والسلام على من التبع الهدى محمد کمالى
