شهید جوکار: عمل صالح انسان را از خطر سقوط حتمى میرهاند
به گزارش نوید شاهد یزد؛ شهید غلامرضا جوکار هفتم خرداد 1331 در شهرستان یزد به دنیا آمد و تا پایان دوره ابتدایی تحصیل کرد. پدرش حسین کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با سمت آرپیجیزن راهی جبهههای حق علیه باطل شد. سرانجام 29 اردیبهشت 1361 در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سینه به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) خیرآباد یزد به خاک سپرده شد. برادرش عباس نیز به شهادت رسیده است.
وصیت نامه:
به نام خداوند بخشند مهربان سوسنگرد آخرين روزهاى زندگى
«الَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ ۚ وَأُولٰئِکَ هُمُ الفائِزونَ»(قرآن مجيد)
آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پیروز و رستگارند!
بله! اول سلام بر روان پاک پيامبران و امامان و صديقان که راه راست حرفى درست به ما نشان دادند و سلام بر مهدى منجى انسانها که راهنماى بشر است و سلام بر روح الله خمينى آن زلال پاک و فرزند راستين زهراى مرضيه که در اين عصر دوره چون جدش حسين عليه السلام راه شهادت و ايثار به ما نشان داد و به ما فهماند که تنها در راه خدا حرفى نيست و خداوند عالم ما را راهنما شد تا بتوانيم براى دين و يارى قرآن بپا خيزيم و سلام بر پدر و مادر مهربان و دلسوزى که همواره مرا تشويق کردند و جز راه خدا راهى به ما نشان ندادند.
آرى خداوند عالم شما را همواره راهنما باشد تا به سراى ابدى بشتابيد پدر و مادرم من از آن شرم دارم که در زندگى اينقدر به من محبت کرديد و مرا پرورش دادهايد خداوند شما ارج بدهد که من نمىتوانم يک لحظه آن را جبران کنم و سلام به خواهران و برادران گرامى کاظم و قمر اميدوارم که اگر از من بدى ديدهاند ببخشند و سلام به خالههاى مهربان و گرامى اگر از من بدى ديدهايد ببخشيد و سلام به دايىها و خواهرها و خانوادههاى آنان اگر از من بدى ديدهايد و يا باعث ناراحتى شما شدهام بگذريد و ببخشيد که خداوند بخشنده مهربان و دانا است و اوست که بر همه احوالات موجودات آگاه و با خبر است و اوست که در خوب و بد بندگان خود دانا و با خبر است، بله شايد در دوران اين زندگى انسان گاهى اشتباهى کرده باشد که آن را باعث ناراحتى يا مزاحمت افرادى شده باشد اما خدا مىداند خوب و بد آن را، به درستى که اوست جزا دهنده هر خوب و بد را.
و اما اى دختران من زکيه و فهيمه فرزندان من زمانى که اين نصيحت نامه براى شما مىنويسم نه وصيت نامه همهاش در فکر آينده شما بوده به خدا هرچه فکر کرده نتوانستم شما را از ياد ببرم براى اينکه شما در سن کوچکى و بیمادرى و بىپدر شدن براى شما سخت و گران است و بسيار مشکل اما به يادم آمد که اين خداوندى که اين زمين و چرخ مىگرداند هرگز شما را از ياد نخواهد برد.
زکيه دختر بزرگم بدان و آگاه باش که اين زندگى هرگز بدرد نمىخورد و فقط عمل صالح است که انسان را از خطر سقوط حتمى مىرهاند عزيزم واقعا بدان که مادرى صالح داشتى زنى بود خداگونه و به زهراپسند و تا زنده بود هميشه در فکر خدا بود و قيامت و خداوند او را رحمت کند دلم مىخواهد همچون مادر خود زنى باشيد که در قيامت براى او روسفيد و براى من افتخارآفرين و خداوند شما را از نيکان قرار دهد.
فرزندان من از ياد نبريد قيامت را و نماز زا بخوانید و روزه بگیرید و کارهای شایسته انجام دهید. دلم میخواهد چون زینب و زهرا باشید و از اینان سرمشق بگیرید و حجاب و دین و قرآن را فراموش نکنید. در زمانی که شما زندگی میکنید خیلی سخت است داشتن دینی که خدا دوست دارد ولی سعی کنید همواره بکوشید و از یاد نبرید حساب قیامت را روزى که حساب مىکشند از شما براى کردار خودتان زبان و چشم و گوش دست و پاى خود را به محاکمه بکشيد و بگوييد چه کردهايد و چه خواهيد کرد در برابر فرمان خدا و قرآن را زياد بخوانيد و معنى آن را خوب درک کنيد و بترسيد از وعدههاى خدا براى جزاى عمل شما ديگر بس است و آخرین حرف من این است هر کاری که می خواهی بکنی ببین خدا دوست میدارد یا نه والسلام.
و اما پدرجان من سال گذشته مدتى که در جبهه بودم در ماه رمضان روزه يک ماه در سفر بوده نشدهام و حدود 20 روزه هم فکر مىکنم در سالهاى قبل بدهکار خدا هستم و پول خمس من 2000 تومان بوده که 500 تومان آن را دادهام بقيه آن را بپردازيد والسلام.
پاسدار شهيد غلامرضا جوکار