شهید مداح زاده: دانش آموزان آینده سازان مملکت هستند
به گزارش نوید شاهد یزد ؛ شهید محمدصادق مداح زاده 14 مهر 1345 در شهرستان یزد به دنیا آمد و تا پایان چهارم متوسطه در رشته تجربی تحصیل کرد. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با سمت بی سیم چی راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 18 فروردین 1366 در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پاها به شهادت رسید.
وصیت نامه:
«آنان که ایمان آوردند و از وطن خود هجرت کردند در راه خدا با مال و جان جهاد نمودند براى آنها نزد خدا مقام بلندى است و آنان بخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.»
در آغاز با نام خداوند قادر ماهر توانا و با درود و صلوات بیکران بر پیامبر گرامى و بزرگوار اسلام حضرت ختمىمرتبت محمد ابن عبدالله(ص) که ما را از سیاهى و ظلمت و جهالت و نادانى به فضاى نورانى و ملکوتى الهى و صراط مستقیم راهنمایى و هدایت فرمود و با درود بر ائمه اطهار اینمربیان بشریت و این ستارگان پر فروغ هدایت که انسانها را ازکجرویها و انحرافات نجاتداده و چراغ راه تکامل بودند و با درود و سلام بى حد به ارواح طیبه پاک شهداى عزیز و گرانقدر اسلام از صدر اسلام ، شهداى بدر و احد و خندق و خیبر و حمزه سیدالشهدا و تا شهداى انقلاب شکوهمند اسلامى که با خون مطهر خویش شجره طیبه اسلام را آبیارى کردند و زنده و جاودان ساختند و با فناى جسم خویش روح اسلام را حیات بخشیدند و با نثارخالصانهترین سلامها و درودها برآقا امام زمان(عج) که چشمها در انتظارش خونگریست و دلهامان درآرزوى دیدن رویش خون شد او که عالمى در انتظارش هستند و به امید سلامتى و طول عمر امام و رهبر عزیز وصیتنامه خود را آغازمىکنم.
اکنون آن زمانى که من از خیلى وقت پیش انتظارش را مىکشیدم خیلى نزدیک شده است و زمانه آن حتى از تعداد انگشتان یک دست هم کمتراست. امیدوارم که خداوند توفیق عنایت فرماید آنچنان که رضاى او هست انجام وظیفه کنم و در این راه اگر به فیض شهادت رسیدم زهى سعادت چون شهادت سعادت است و شهید سعید چه نعمتى بالاتر از اینکه انسان معبود خود را ملاقات کند و نزد خداوند متعال روزى می خورد. «گمان مبرید کسانى که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه زنده هستند و نزد پروردگارشان روزى مىخورند.»(قرآن کریم )
اى شهداى عزیز بدانید که ما همان راهى که شما رفتهاید انتخاب نمودهایم و در این راه پذیراى همه گونه مشکلى هستیم بدانید که ما آنچه در توان داشتیم در راه رسیدن به اهداف مقدسه اسلام
بکارگرفتیم و ما حجت را از گردن خود برداشتهایم و تصمیمگیرى با آیندگان است و ما در انتظاریم ببینیم آنها چه مىکنند و در این چند لحظهاى که باقى مانده است چند سطرى را براى خانواده عزیزم وامت اسلامى مىنویسم.
اى پدر و مادر و برادر عزیزم امیدوارم که سلام گرمم را که از اعماق قلبم سرچشمه میگیرد و از سرزمینهاى نور علیه ظلمت پرواز کنان بسوى شما مىآید این دم آخر پذیرا باشید و بدانید که اکنون هم من و هم شما مورد امتحان قرارگرفتهایم من درمیدان نبرد دشمن خارجى شما در نبرد با دشمنان داخلى، امیدوارم که درنبودن من شما احساس هیچگونه کمبودى نکنید و تنها کارى را که انجام می دهید این است که صبر و استقامت را پیشه خود سازید که خدا مىفرماید: «بدرستیکه خدا با صابران است.» و نگذارید که دشمن از رفتن ما احساس خوشحالى کند.
و سخنى که با شما دارم این است که مرا حلال کنید چون در این مدت عمرم خیلى براى من زحمت کشیدهاید و من نتوانستم از زحمت شما قدردانى کنم و تو اى مادرعزیزم اى کسى که بعد از خداى بزرگ مهربانترین مهربانانى امیدوارم مرا حلال کنى و از من راضى باشى.
و اى ملت عزیز و شهید پرور قهرمان و همیشه درصحنه یزد هرچه شما کردید و جبههها لحظات خیلى سرنوشتساز و حساس هستند مبادا یک لحظه جبهه را فراموش کنید و جلو فرزندانتان را از جبهه بگیرید شما مسئولید و باید جواب دهید. و همانطور که با کمکهاى خود جبهه را یارى نمودهاید.
کماکان این کار را ادامه دهید که تمام رزمندگان امیدشان باشماست دعا و استغفار را از یاد نبرید که بهترین درمانها براى تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگرچنین کردند روز بدبختى مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست و حضورتان در جبهههاى نبرد حق علیه باطل ثابت نگه دارید.
و در پایان از امت شهیدپرور میخواهم همیشه گوش بفرمان امام خویش باشند امام را تنها نگذارند و بگویید اى امام بزرگ ما اهل کوفه نیستیم .
اى اهالى محل هر چه شما کردید پایگاه، چون سنگر اصلى جبههها همین پایگاههاى مقاومت هستند و مبادا خانههاى شهدا در محلات یعنى پایگاههاى محل، شبها بسته باشد و چقدر ننگآور براى یک محلى که شهید دارد ولى پایگاه ندارد و چه ذلتبار است محلى که شهید دارد و پایگاه هم دارد، خانه شهید دارد ولى نیرو ندارد.
و اى برادران پایگاه در دعاى کمیل از خدا براى من طلب مغفرت کنید بدى از من دیدهاید مرا حلال کنید و از همه اهالى محل طلب حلالیت مىکنم .
و اینک روى سخنم با شما آیندهسازان مملکت است، اى دانشآموزان عزیز هر چه شما کردید سنگر جهاد علیه جهل و نادانى مبادا دشمنان شما نفوذ کرده و از طریق فرهنگى به مملکت آسیب وارد سازند که اگر خداى ناکرده این مسئله پیش بیاید شما مسئولید و آنوقت است که در پیشگاه حضرت بارى تعالى باید جواب دهید پس خودتان مىدانید و سنگر و قاضى شما هم خداى عادل است. اى عزیزان بدانید هرقلمى که شما بر روى کاغذ میبرید اگر در راه خدا باشد ارزش آن از خون شهید بیشتر است چون حضرت رسول(ص) میفرماید: «لعلما افضل من دماء الشهدا» یا اذیتى در مدرسه دیدهاند به بزرگى خود مرا عفو کنند.
و درآخر براى سلامتى امام امت و پیروزى رزمندگان اسلام دست به دعا برمیداریم .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار خدایا خدایا تورا بحق زهرا رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما. فرزند حقیر شما محمدصادق مداحزاده