گول زرق و برق دنيا را نخوريد چون عاقبت همه ما زير خروارها خاک است
به گزارش نوید شاهد یزد؛ شهید جلیل مدیری 2 اردیبهشت 1343 در شهرستان یزد به دنیا آمد و تا چهارم متوسطه در رشته راه و ساختمان تحصیل کرد. وی راننده لودر بود. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان پاسدار راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 11 شهریور 1363 در جاده کوشک نصرت اهواز بر اثر اصابت ترکش خمپاره به دست و سینه به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای خلدبرین یزد به خاک سپرده شد.
وصیتنامه:
«بسمالله الرحمن الرحيم أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ» هركجا باشيد مرگ شما را فرا مىگيرد اگر چه در برجهاى محكم و قوى باشيد. (سوره نسا آيه 78)
به نام خدايى كه ما همه از او هستيم و به سوى او بازمىگرديم. خدايى كه مرگ و زندگى و جان و مال و عزت و همه چيز ما دست اوست و اوست كه يكى را با عزت و جلال مىميراند و با سعادت و يكى را با خفت و خوارى.
و با درود و سلام فراوان به امام امت حامى قرآن و ياران با وفايش همچون بهشتى عزيز و رجايى و باهنر و... كه درخون خود غلطيدند و تسليم اين جانيان شرق و غرب و امپرياليسم جهانخوار به سركردگى آمريكاى جنايتكار نشدند و در آن سپيده دم آزادى و در آن زمان كه صداى الله اكبر بلند مىشود و بانگ خروسها درفضا طنينانداز مىشود آن موقع دست دعا به سوى آسمان بلند مىكنم و مىگويم:«خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى رانگهدار» چون اين يک تكليف شرعى است كه جوانها به جبهه بروند تا كسانى كه در جبهه هستند خسته نشوند و من در اين جا تكليف خود دانستم كه دين خود را ادا كنم اگر ما نرويم پس چه كسى به جبهه برود. پيرمردها بروند پيرزنهاى ما.
هر كسى وظيفهاى دارد و وظيفه ما در اين موقعيت جنگيدن و راندن دشمنان به بيرون و پاک كردن مرز خودمان از دست اجانب و بيگانگان است و من به شما آدمهايى كه اين قدر جان خود را دوست مىداريد مىگويم كه اينقدر به خودتان ننازيد و اين قدر به ماديات دنيا بند نباشيد. دنيايى كه به شما اصلا تعلق ندارد و درحقيقت صاحب اصلى خداست. اين امانت چند روزى دست ماست بله اين امانتى است كه همين چند سالها دست شماست و شما بايد اين امانت را خوب نگهداريد و طورى از آن استفاده نكنيد كه در آن دنيا عذاب ببينيد. اسراف نكنيد، كارهاى حرام نكنيد و خلاصه هركار كه برضد گفتههاى قرآن است انجام ندهيد.
هميشه خدا را به ياد داشته باشيد چون اوست كه همه كارها را درست مىكند و گر نه از دست بنده او هيچ كارى ساخته نيست و من در اينجا به شما مىگويم كه شما هر چه كرديد و امام امت. مبادا او را تنها بگذاريد هر چه شما كرديد و امام بزرگوارمان چون ما مرده بوديم و او زندهمان كرد. به هرحال اى بعضى از انسانها ، گول زرق و برق دنيا را نخوريد چون عاقبت همه ما زير خروارها خاک است خاكى كه پستترين چيز روى زمين است و تنها چيزى كه از انسان برروى زمين مىماند يكى كارهاى خوب انسان و خوبيهاى اوست كه او را جاويد نگه مىدارد و سعى كنيد از آن افرادى باشيد كه در دل همه هميشه جاى دارند.
من در اينجا خواستم وصيتنامهاى بنويسم چون به جبهه حق عليه باطل مىروم در آنجا مرگ و زندگى دست خود انسان نيست دست خدا است اگر لياقت شهيد شدن داشتم به اين ترتيب وصيت مىكنم اول از همه از پدر و مادر عزيزم مىخواهم كه من را و كارهاى من را ببخشند كه من را به اينجا رسانديد من هيچ بودم و شما با سختى و زجر من را بزرگ كرديد مبادا از من دلگير باشيد مبادا من را حلالم نكنيد چون اگر من را نبخشيد من درپيش خداى خود مسئولم و ناراحت و با عرض معذرت از خواهرم كه اينقدر او را اذيت كردم مىخواهم كه مرا ببخشد و همچنين برادرم از او مىخواهم كه مواظب پدر و مادرمان باشد من كه به آنها خدمتى نكردم شايد او به آنها خدمت كند و همچنين از خالههايم و عمههايم و تمام بچههاى طايفه مىخواهم كه اگر در اين مدت عمرم كدورتى بينمان بوده يا به وجود آمده من را ببخشند و از همه پوزش مىطلبم و وسايلم را به برادرم مىدهم هرچه هست.
با عرض معذرت از همه شما خداحافظى مىكنم. درضمن .4 روزه قرضى دارم و درضمن برايم نماز قرضى بخوانيد . اگر عروسى يا جشنى است خواهشمندم به خاطر من به هم نزنيد. متشكرم.
مبادا براى من گريه كنيد من راضى نيستم. دوباره از پدر و مادرم معذرت مىخواهم هر چه آنها را ناراحت كردم مخصوصا پدرم من را ببخشد و حلالم كنيد.
والسلام - با التماس دعا، جليل مديرى
منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد