شهید کریمی: بدن‌های ما برای مردن آفريده‌‌شده، پس چه بهتر كه اين مرگ در راه خدا باشد
به گزارش نوید شاهد یزد؛ شهید عبدالرضا کریمی یکم خرداد 1347 در روستای مریم آباد از توابع شهرستان ابرکوه به دنیا آمد و تا پایان سوم متوسطه در رشته انسانی تحصیل کرد. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با سمت تک تیرانداز راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 18 فروردین 1366 در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیتنامه:
در دعاهايتان مرگ بر آمريكا يادتان نرود و امام را دعاكنيد.
ملت آگاه و مبارز ايران، همانطور كه ما در سنگرها تا آخرين قطره‌ی خونمان در برابر مزدوران خارجی ايستادگی نموديم، انتظارداريم شما هم تا آخرين قطره‌ی خونتان و تا آخرين لحظه‌ی عمرتان در برابر منافقين داخلی موضع‌بگيريد و لحظه‌ای از فرمان امام سرپيچيی نكنيد. انقلاب اسلامی بسیار گران تمام شده است يعنی در برابر خون هزاران شهيد بدست آمده و قرآن و نعمت {الهی و والای} گرانبهای الهی و چهارده معصوم بوده است.
برادران ايرانيم همانطور كه قبلاً به جبهه می رفتند اميدوارم كه حال هم همينطور باشد و تا جان در بدن داريد، در جبهه‌ها بمانيد و همچون كوه محكم و استوار باشيد.
دوستان و همسنگران مدرسه‌ام، به فرمان رهبر انقلاب باشيد و راه شهداء را ادامه‌دهيد و پيام شهيدان را بخوانيد و گوش‌كنيد كه شهداء چه می گويند.
پدر و مادرم اين راهی را كه من انتخاب‌كردم راه رهبر و امامان و راه چهارده معصوم علیهم‌السلام بوده است. باری پدر و مادر وقتی که خداوند سبحان من حقير را مورد لطف شما قرارداد، می خواسته كه با مرگ طبيعی و در بستر خواب نميرم. شما پس از شهادتم افتخاركنيد و هيچ گونه ناراحتی نداشته باشيد و افتخاركنيد كه چنين فرزندی داشته‌ايد كه در راه خدا بدهيد.
مادر جان هر وقت كه به ياد من افتادی و هر وقت ملالی خاطر شريفتان را گرفت متوسل‌شويد به آقا اباعبدالله علیه‌السلام كه چطور از فرزند 18 ساله‌اش علی اكبر گذشت. پدرم مثل امام حسين علیه‌السلام صبر كن. مادرم مثل ليلا تحمل‌كن و برادرم مثل زين‌العابدين علیه‌السلام اهدافم را دنبال‌كن و کوتاهی‌مکن و خواهرم و خواهرم مثل زينب شجاعت به خرج بده.
خداوندا به سوی تو می آيم تا شايد لطف تو شامل حالم شود.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
وصیتنامه دوم:
بسم الله الرحمن الرحيم
اگر بدن‌هايی ما برای مردن آفريده‌‌شده، پس چه بهتر كه اين مرگ در راه خدا باشد و الگو شهادت سيدالشهداء علیه‌السلام.
سپاس و حمد و ثناء خداوند يكتا را كه به تنها آرزويم رسيدم و فرياد هل من ناصر ينصرنی حسين زمان را لبیک گفته و اين امانت را دوباره به صاحبش رد كردم. افسوس كه من بيشتر از یک جان در کالبد ندارم كه بتوانم با ايثار و از خودگذشتگی، اسلام عزيز را ياری نمايم.
خدايا تو را شكر‌می كنم كه تو اين نعمت را به من دادی كه بتوانم در برابر تو، در راه اهداف حكومت اسلامی، لذتها و محبت‌های دنيوی را فراموش‌كنم و فقط راه تو را در نظر داشته‌‌باشم.
دشمنان اسلام بدانيد و آگاه‌‌باشيد كه من با چشم باز و آگاهانه در اين راه گام برداشتم تا به ندای حسين زمان با ايثار جان خويش عاشقانه بشتابم. من كوچک تر از آن هستم كه پيامی برای اين امت حزب‌الله داشته باشم اما خود را موظف‌می دانم كه يک پيامی برای شما بدهم:
ای وارثان خون حسين علیه‌السلام و شهيدان، مواظب حركات مرموزانه‌‌ی به اصطلاح حاميان روحانيت خلق باشيد و هميشه و در هر زمان حامی روحانيت باشيد. مبادا زمانی بيايد كه اين قلب تپيده را به درد آوريد و مواظب‌‌باشيد كه خداوند در حال امتحان كردن شما است و شما سعی كنيد كه اين امتحان را خوب پس بدهيد.
اگر هرگونه سختی به شما می رسد آن را تحمل‌كنيد و ناراحتنباشيد.
و پيامی برای همكلاسی ها:
ای برادران همسنگرم، شما آیندگان(آينده‌سازان) این جمهوری اسلامی هستيد وشما بايد از اين جمهوری اسلامی مواظبت‌كنيد. حتماً درس‌هايتان را بخوانيد و در درس‌خواندن سستی نكنيد.
شهید از (بر) همه افراد فضیلیت دارد. امام خمینی
شهیدان شمع محفل بشریتند.
فرازی از وصیت نامه شهید عبدالرضا کریمی که در تاریخ 20/7/64 نوشته شده است
منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد
