شهید محمد علی كارگر : خدا انسان را اشرف بر موجودات دیگر آفریده است«عقل را بسوی خدا سیر دهید»
به گزارش «نوید شاهد یزد» شهید محمد علی كارگرحاجي آبادي پنجم مرداد 1346، در روستاي حاجيآباد از توابع شهرستان اشكذر به دنيا آمد. پدرش غلامرضا، در كارخانه كارگري ميكرد و مادرش بيبيخديجه نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. چهارم ارديبهشت 1365، با سمت تخريبچي در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد.
سلام به ابراهيم پيامآور توحيد، سلام بر موسى مظهر خشم خدا، سلام بر عيسى پيامبر حركت و حيات، سلام بر محمد(ص) پيامبر راستين اسلام، سلام بر خمينى بزرگ، وارث ابراهيم، موسى، عيسى و محمد.
سلام بر شهدا، پاسداران عدالت و عرفان.
در اين عصرى كه زندگى مىكنيم اگر به سالهاى پيش بنگريم كه محمدرضاشاه در ايران سلطنت مىكرد اين دوران ما را به فساد كشانده بود و جوانان مردم را از پدرشان مىگرفتند و فريبشان مىدادند آنها را وادار مىكردند كارى بكنند كه به منافعشان تمام شود جوانها را با مواد مخدر آشنا و كشور را فلج كرده بودند و توسط آنها خواهران را وادار مىكردند كه به دنبال كارهاى زشت و ناپسند بروند ولى الحمدالله در اين دوران به رهبرى امام انقلاب ما پايه گرفت و به رشد خود ادامه داد پس ما بايد قدر اين همه محبتهاى امام را بدانيم كه كشور را يك كشور اسلامى روى صحنه آورد و در سال 1357 بود كه سپاه پاسداران به فرمان امام تشكيل شد و كم كم با اين فساد كه مىشد و هنوز هم بالاشهريها دست از عمل خود برنداشتهاند مبارزه كردند و تا آنجايى كه اين برادران در توان خود داشتند جلو اين همه فساد و زور و جنايتها گرفتند و بازهم دستهاى به نام منافقين روى كار آمدند كه اين كشور را به خيال خودشان مثل اول برگردانند ولى با هوشيارى برادران سپاه همه اينها را دستگير كرده و عمليات آنها را خنثى كردند و ما بايد قدر اين كشور را قدر اين امام را قدر اين برادران سپاهى را بدانيم كه اين انقلاب ما به دست آنها يارى مىشود و آن كوردلان فكر مىكردند كه نقشههاى خود را عمل كنند ولى با سپاه اسلام مواجه شدند و دست به دامن آمريكا دراز كردند و جنگى را بين كشور عراق و كشور ما در سال 1359 تحميل كردند و خيال مىكردند كه اين جنگ همه به نفعشان تمام خواهد شد ولى با هوشيارى مردم جلو اين جنگ را گرفته و بعثيها را از كشور بيرون كردند و در اين جنگ همه فتح و پيروزى با لشكر كفر ستيز اسلام بود. البته ما نبوديم كه جنگ را به پيروزى رسانديم و همه اين قدرتها از خداوند بود و تيرهايى را كه ما به سوى دشمن پرتاب مىكرديم ما پرتاب نكرديم به وسيله خداوند در سينه دشمن جاى مىگرفت در اين پيروزيها به خاطر دعاهاى اين مردم بود كه ما را تا اينجا رساند همه اينهايى كه نوشتهام براى اين است كه بدانيم چه كسى بر سر ما حكومت مىكرده و حالا چه كسى حكومت مىكند.
اى مردم:
ئاين قدرتى كه خداوند به شماها داده است به هيچ موجودى نداده به ما عقل و هوش و فهم داده است كه تصميم بگيريم و عمل كنيم و اين موجود را برترين موجود روى زمين قرار داده است. اى مردم بدانيد كه اين دنيا براى ما يك نمايشگاه است پس به فكر ماديات نباشيم زن و بچه خانه و ماشين و چيزهاى ديگر فريبمان ندهد كه اينها در آن جهان به كمك ما نخواهد آمد و ما بيشتر بايد به فكر چيزى باشيم كه در آن جهان به كمك ما بيايند و ما را از آتش دوزخ دور كنند. و از سرورمان حسين ابن على عليه السلام درس آزادى بياموزيم و زير بار ظلم نرويم حسين(ع) بخاطر چه جنگيد؟ به خاطر پول مقام يا قدرت؟ نه هرگز حسين به خاطر اين جنگيد كه ظلم را از بين برده و بر سر مردم ستم نكند حسين آزادى را براى مردمش مىخواست حسين مىخواست كه مردمش زير بار ظلم نروند و با ظلم مبارزه كنند و ما هم در موقعيت مردم آن زمان قرار گرفتهايم و اين به دست شما مردم است شما بايد اين جنگ را به پيروزى نهايى برسانيد تا انتقام فرزندانتان را از بعثيها بگيريد و حرم حسين ابن على عليهالسلام را آزاد كنيد و قبر شش گوشه اباعبدالله الحسين را زیارت كنيد و دهن اين ديوصفتان را به خاك بماليد
من كوچكتر از آنم كه پيامى براى شما امت شهيدپرور داشته باشم وليكن خون شهدا مسئوليت بر دوشم گذاشته كه بايد گفت و آن پيام شهدا است كه اينجا مىآورم.
پيام من به امت حزبالله و مخصوصا مردم شهيدپرور استان يزد و هميشه در صحنه اين است كه امام را فراموش نكنند امام را تنها نگذاريد به سخنان شيرين امام گوش فرا دهيد نماز جماعتها نماز جمعهها و دعاها را فراموش نكنيد و سنگرهاى مساجد را پر كنيد و نگذاريد كه اين كوردلان در بين شما رخنه كنند و از شما مىخواهم كه سد راه فرزندانتان نشويد و آنها را تشويق كنيد كه به جبههها بيايند و ياران حسين عليهالسلام را تنها نگذارند تا جبههها از لحاظ نيرو و تجهيزات كم و كاستى نداشته باشند.
پدر و مادرم و برادران و خواهرانم :
من مىدانم كه چقدر براى من زحمت كشيديد و من نتوانستم اين همه زحمتها و محبتهاى شما را جبران كنم اميدوارم كه من را ببخشيد و به فكر اين فرزند ناقابل تان نباشيد و براى من گريه نكنيد و به خاطر من مشكى پوش نشويد كه من راضى نيستم كه لباس مشكى بپوشيد و براى من گريه بكنيد. اگر گريه كرديد به خاطر غريبى و مظلوميت حسين گريه كنيد و مشكىپوش شويد. چون اين روز روز دامادى من است و من را به سوى حجلهگاهم مىبرند و به خاك مىسپارند اين را بدانيد كه مرگ در راه خدا چه بسا افتخار است و مرگ در خانه چه ننگآور و مرگ در راه خدا كه گريه ندارد و خون من كه عزيز تر از خون على اكبرها و على اصغرها نيست و من اميدوارم كه خداوند به شما صبر جليل عنايت فرمايد و من را در آن دنيا خوشحال كنيد تا پيش فاطمه زهرا روسفيد باشم و مرا در خلدبرين به خاك بسپاريد و از طرف من از همه خويشان و دوستان و همسايهها حلاليت بطلبيد و كسانى كه از من طلب دارند به آنها بپردازيد و به جاى من به فقرا انفاق كنيد.
دعاى امام را فراموش نكنيد «خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار از عمر ما بكاه بر عمر رهبر افزا رزمندگان اسلام پيروزشان بگردان»
محمدعلى كارگر