تعبیر خواب شهید با سه علامت
يکشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۳۵
شهید محمدرضا طالبي كهدوئي يكم خرداد 1340، در روستاي كهدوئيه از توابع شهرستان تفت به دنيا آمد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. چهاردهم دي 1360، در شياكوه گيلانغرب هنگام درگيري با نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد.
به گزارش «نویدشاهدیزد»؛شهید محمدرضا طالبيكهدوئي يكم خرداد 1340، در روستاي كهدوئيه از توابع شهرستان تفت به دنيا
آمد. پدرش غلامحسين، كشاورزي ميكرد و مادرش ربابه نام داشت. تا پايان دوره
ابتدايي درس خواند. او نيز كشاورز بود سال 1358 ازدواج كرد و صاحب يك پسر شد. به
عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. چهاردهم دي 1360، در شياكوه گيلانغرب هنگام
درگيري با نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار وي در
گلزار شهداي زادگاهش واقع است. او را كاظم نيز ميناميدند.
سرباز
شهيد محمد رضا طالبي فرزند غلامحسين و ربابه دشتآبادي در تاريخ 1340/3/1
در روستاي حاجيآباد كهدوئيه از توابع بخش پشتكوه شهرستان تفت چشم به جهان
گشود. او تحصيلات خود را در دبستان كهدوئيه كه سه كيلومتر با زادگاهش فاصله
داشت طي كرد. سپس به كشاورزي در كنار پدر پرداخت تا اينكه به تهران عزيمت
نموده و به شغل بنايي مشغول شد . محمدرضا كه در خانه او را كاظم صدا
ميكردند در سال 1358 با خانم طيبه رضايي ازدواج نمود كه عليرضا حاصل اين
پيوند ميباشد. او خدمت مقدس سربازي را با فراگيري آموزشهاي نظامي در
تهران شروع كرد و بعد به تيپ پيادهي شيراز منتقل شد.شهيد طالبي پس از 15
ماه حضور در جبهههاي نبرد حق عليه باطل در تاريخ 1360/10/14در ارتفاعات
شياه كو گيلانغرب بر اثر اصابت تركش خمپاره، قلهي رفيع شهادت را فتح
نموده، به جمع شهداي شاهد پيوست
وصیت نامه شهید:
با
سلام و دورد بر وليعصر (عجل الله) و نايب بر حقش خميني كبير و شهيدان
انقلاب اسلامي و ملت شهيد پرور و با آرزوي شفاي عاجل براي كليه مجروحين و
معلولين انقلاب و جنگ تحميلي . پدر جان خوابي كه چهار سال پيش ديده بودم تا
به حال بحقيقت پيوسته و من شهيد مي شوم و جنازه من صد در صد در جبهه مي
ماند وليكن ناراحت نباشيد هر موقع باشد به دستتان مي رسد . پدرم و مادرم
سفارشهايي كه درباره دينم به من مي كرديد من كه تا توانستم كوتاهي نكردم .
اميدوارم شما هم بعد از شهادتم استوارتر از هميشه و با ايماني مستحكمتر
پشتيبان ولايت فقيه باشيد . تنها من دفعه پيش كه آمدم مرخصي در ماشين شيراز
كه سوار بودم بخواب رفتم و در خواب آقا امام زمان را ديدم ،گله كردم كه
چرا من قبلا ديدم به آن نرسيدم وآقا در جوابم فرمودند ناراحت نباش بزودي به
آرزويت خواهي رسيد .
پدر
جان اين سه علامت دارد : يكي اينكه جنازه ام دير بدست شما مي رسد ، دوم
اينكه سر بر بدن ندارم و سوم اينكه در موقع تشيع جنازه ام سه مرتبه بر
جنازه ام نماز گزارده مي شود و من در اين خواب اين سه علامت را ديده ام .
پدر مهربانم تنها يادگارم ، پسرم عليرضا را اول به خدا و بعد به دست شما مي
سپارم و اميدوارم مانند فرزند خودتان او را با ايمان بزرگ كنيد . پدرم
وقتي به جبهه مي رفتم شما گفتيد تا تو هستي همسرت عروس من ووقتي نيستي
همسرت دختر من است اميدوارم همانگونه باشد كه مي دانم هست. و از همسرم مي
خواهم كه حرف پدرم را گوش كند و همچون زينب بردبار و صبور باشد و افتخار
كند كه شوهرش را در راه اسلام و قرآن داده است و به حرف مخالفين اسلام گوش
ندهي كه همانا شهادت آرزوي ديرينه من بود
نظر شما