خاطرات شهید «شهمراد ابدالی چراغ» به نقل از فرزندش؛
فرزند شهید «شهمراد ابدالی چراغ» در بیان خاطرات پدرش می گوید: پدرم زمانی که به جبهه رفت یک نوار کاست به مادرم داد که آن را نگه دارد. بعد از شهادتش متوجه شدیم که وصیتنامه خود را روی آن ضبط کرده و تنها یادگار پدرم بود.
کد خبر: ۵۶۲۴۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۹
«شهید «شالباف» دور از چشم رزمندگان میرفت و لابهلای کانکسها، زباله را مانند بقیه نفرات عادی گردان جمع میکرد و به سطل زباله میریخت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۲۴۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۸
برگی از خاطرات؛
«شهید چگینی به عنوان یک انسان متفکر، از شخصیتهایی مانند استاد شهید مطهری و شهید بهشتی در تمام محافل و جلساتی که حضور داشت، حمایت میکرد ...» ادامه این خاطره از شهید ترور معلم «قدرتالله چگینی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۲۴۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۸
«شهید بهتویی عمر خود را صرف اسلام و وطن کرد و مظلومانه به شهادت رسید به گونهای که همرزمان شهیدش او را شهید مظلوم مینامیدند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۲۴۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۸
«بهقدری روی تأمین تدارکات به رفاه نیروهایش حساس بود که یادم هست روزی آقای رحمتالله نبی از فرماندهان گردان به او میگفت آقا مسیب شما را به مسئول تدارکات میگذاشتند بهتر بود تا مسئول اطلاعات، چرا که در آن صورت دیگر هیچ کموکاستی در تیپ نداشتیم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «مصیب مرادیکشمرزی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۲۴۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۷
قسمت سوم خاطرات شهید «مصطفی بخشیغلامی»
همرزم شهید «مصطفی بخشیغلامی» نقل میکند: «نگاهش کردم و گفتم: مصطفیجان! تنها پرواز نکنی؟ گفت: دستت رو بده تا با هم پرواز کنیم. دستش را گرفتم. نگاهی به من کرد و شهادتین را گفت و شهید شد.»
کد خبر: ۵۶۲۴۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۷
«حاج رضا یزدانپناه که معلم قرآن و اخلاق بچهها بود، بیشتر مسایل شرعی را برای آنها بازگو میکرد و نقش زیادی در هدایت دینی و اخلاقی بچههای رزمنده داشت ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۲۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۷
پدر شهید «موسی بیکمحمدی» نقل میکند: «پسرم میگفت: زندگی توی جبهه خیلی شیرینه! اونجا همه نسبت به هم مهربانن. همه به فکر خدا و به یاد او هستند. در هر کاری توکل به خدا دارند.»
کد خبر: ۵۶۲۳۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۶
معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر، برندگان مسابقه کتابخوانی «مسافر مینیبوس سرخ» از خاطرات آزاده سرافراز این استان، یوسف بختیاری را اعلام کرد.
کد خبر: ۵۶۲۳۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۶
زندگینامه شهید «علی عباس چاچ»؛
شهید «علی عباس چاچ» در همه گرفتاریهای انقلاب در کردستان، خوزستان جنگ با گروهکها و در جنگ تحميلی با تمام قدرت و هميشه شرکت داشت و در اکثر عمليات شرکت کرد. چهار بار مجروح شد اما هيچ وقت احساس خستگی يا کسالت ابراز نمیکرد و يا حتی نمیگفت مجروح شده است و آمادگی خود را چندين برابر میکرد.
کد خبر: ۵۶۲۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۵
همسر شهید «شعبان بینائیان» نقل میکند: «دوباره قصد رفتن داشت. مخالفت کردم و گفتم: هرچه مال و اموال داری ببخش، ولی جبهه نرو! گفت: چرا این قدر مخالفت میکنی؟ من باید برم! گفتم: چون میدونم که تو آدم پاکی هستی؛ اگه بری شهید میشی!»
کد خبر: ۵۶۲۳۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۵
گفتگوی تصویری با همسر شهید «امید حشمتی»
«پریوش عمر ملی» میگوید: همسرم در یک سنگبری کار میکرد تا اینکه کار خود را رها کرد و راهی جبهه سردشت شد و به فعالیت خود ادامه داد. رژیم بعث عراق در فجیعترین جنایت جنگی که بمباران شیمیایی این منطقه بود خیلی از مردم را از بین برد که امید را هم از نفس انداخت و به شهادت رساند.
کد خبر: ۵۶۲۳۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۵
خاطرات شفاهی خانوادههای معظم شهدا؛
همسر شهید «خلیل ملکی» میگوید: شهدای و جانبازان زیادی برای برپایی این نظام جان خود را از دست دادند پس جوانان امروزی ما باید برای آبادانی این مملکت تلاش کنند. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۶۲۳۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۵
خاطره نگاری آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با جانباز سرافراز «محمدرضا سفری» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۶۲۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۵
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «دادعلی پرکیزاده» میگوید: همه داشتند برای دفاع از کشور به جبهه میرفتند برای همین با رفتنش مخالفت نکردم، خیلی دلش میخواست به جبهه برود و در آخر هم به جبهه رفت. شهید همیشه میگفت «به خاطر میهن و کشور باید به جبهه بروم و خدمت کنم.»
کد خبر: ۵۶۲۳۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۵
خاطرات شهید «احمد قاسمزاده»؛
«سبزخدا دریکوند» از همرزمان شهید «قاسمزاده» اینچنین تعریف کرده است: خیلی از نیروهای رزمنده اهل نماز شب بودند. امّا نماز شب شهید «احمد قاسمزاده» چیز دیگری بود.
کد خبر: ۵۶۲۲۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۴
«۲ فروند هواپیمای جنگی ایرانی در منطقه نمایان شد. دقیقاً یادم میآید بچهها با سوت و صلوات از ورود آن هواپیما بسیار خوشحال شده بودند، هواپیماها آنقدر پایین آمده بودند که میشد خلبانان شجاع و بلندپرواز ایرانی را دید ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۲۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۵
برادر شهید «احمد بینائیان» نقل میکند: «امام(ره) در سال ۱۳۴۲ فرمودند: فرزندان من هنوز در گهوارهها هستند و دارند شیر میخورند و یک روز در مقابل این ستیزه جوییهای آنان میستیزند! احمد نیز مانند همه رزمندگان دیگر که بعد از بیست و پنج سال در اوج انقلاب به سن بلوغ رسیدند، عازم جبههها شد.»
کد خبر: ۵۶۲۲۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۴
قسمت دوم خاطرات شهید «مصطفی بخشیغلامی»
همرزم شهید «مصطفی بخشیغلامی» نقل میکند: «گفتم: مصطفی! کجا؟ گفت: باید برم. نگاه به ساعت کردم. سر ساعت بلند شده بود. گفتم: حالا یک دقیقه اینور و اونور بشه به جایی خوره. گفت: ما برای دقیقهدقیقه بچهها مسئولیم.»
کد خبر: ۵۶۲۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۴
گفتگوی تصویری با همسر شهید «امامعلی کهراری»
«مرضیه مؤمنه» می گوید: شهید در شهرداری کرمانشاه کار می کرد. روزی که پناهگاه پارک شیرین را بمباران کردند داوطلبانه به کمک مردم شتافت. داخل پناهگاه می شود که دشمن مجددا ساعت 13:30 همانجا را مورد هدف قرار می دهد و همسرم به شهادت می رسد.
کد خبر: ۵۶۲۲۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۳