چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۱۹
شهید «محمدجواد تفکری» 18 مهر 1346 در شهرستان بافق به دنيا آمد. پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد یزد وصیت‌نامه‌ این شهید بزرگوار را برای علاقمندان منتشر می‌کند

وصیت

به گزارش نوید شاهد یزد، شهید «محمدجواد تفکری» 18 مهر 1346 در شهرستان بافق به دنيا آمد. پدرش حبيب­ الله كارگری می كرد و مادرش سلطان نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. او نيز كارگر بود. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان پاسدار وظيفه راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 17 فروردين 1366 با سمت خمپاره‌انداز در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر و صورت به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای امامزاده عبدالله زادگاهش به خاک سپرده شد.

وصیت

وصیت نامه:

چرا در راه خدا و مستضعفین از مرد و زن و فرزندان آنانکه می گویند خدایا ما را از این دیار ظلم برهان مبارزه نمی کنید.
«بسم الله الرحمن الرحیم»
به نام خدای مهربان و رئوف و بخشنده ای که در دریای بیکران کرامت و لطفش بنده ی گناهکاری چون رخصت می دهد تا خود را از بار گناهانی که بر دوشنم سنگینی می کند بشویم و کمکم می کند که در پرتو دانش در صراطش حرکت کنم. امام متاسفانه زمین شوره قدر باران را نمیداند و من هم با آن همه لطف و رحمت بیکران او هنوز غرق گناهم و در شکر و سپاس نعمتهای مختلف و مهربانیهایش تنبل و کاهلم و به راستی که «ان الانسان لفی خسر» اگر اراده ی قادر متعال بر کشتن من بوسیله دشمن قرارگیرد باز هم جز شرمساری و خجالت در مقابلش جوابی ندارم که مرا هم از چنین فیض عظیمی برخوردار ساخت.
بهر حال امیدوارم خداوند مرا مورد عفو و بخشش بدانید که ما در راه شهادت و این راه مقدسی گام گذاشته ایم یعنی راه شهادت و این راه اماممان خمینی (ره) به ما نشان داد که اصل راه خدا و قرآن است. پدر عزیز امیدوارم که بعد از شهادت من ؟ همه گستاخی که درعمر کوتاه خود در مقابل شما مرتکب شده ام مرا ببخشید هیچوقت برای از دست دادن من غصه یا افسوس نخورید که شهادت حد نهایی تکامل یک انسان است.

وصیت

و باز سلام بر تو ای مادر مهربانم ای کسیکه شبهای تاریک مرا در دامن میگذاری و نوازش می کردی نکند که برای من گریه کنی، قامتت را بلند بگیر و ندای الله اکبر خمینی رهبر سرده، تو سخن شهیدان راه خدا را به مردم برسان که همانا پیروی کرد از قرآن و خدا می باشد. مادر اشک را بر چشم تو نباید هیچ کس ببیند زیرا هر قطره ی اشک ما دشمن اسلام را شاد مان می کند. پس گریستن در این مورد امری است نا شایست. خدایا اگر گناهی کرده ام از روی نادانی و جهل بوده است مرا ببخش و به من یاری ده تا غیر از را تو الله و معبودی نداشته باشم پروردگارا قلبم همواره بیاد مستضعفین می تپد همه آنها را از خزانه کرمت بی نیاز کن خدایا از تو می خواهم ... اکنون یاری داده ای و من امدادهای تو را حتی به چشم خود دیده ام هیچگاه مرا به خودم وانگذاری و همیشه مرا یاری ده و به مادرم و پدرم و برادرم و دو خواهرم صبری بده تا نبودن مرا تحمل کنند و با بود خودت نبودن مرا از دیدگان اشکهای آنها محو کن.
دوستان عزیزم را سلام میرسانم تنها خواهش من از تمامی دوستان و آشنایان و خویشان این است که اگر ناراحتی از دست من دیده اید به بزرگواری خودتان مرا ببخشید. از امت اسلام می خواهم که سلاح شهادت را برگیرند تا به راه خود توفیق پیدا کنند. بار دیگر از خداوند توفیق شهادت را می طلبم.

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند / فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی / دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

وصیت

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده