جنگ را برای پیروزی اسلام پذیرفتم
نویدشاهدیزد:
شهید احمد زارعي محمودآبادي يكم خرداد 1341، در روستاي
محمودآباد از توابع شهرستان ميبد به دنيا آمد. پدرش حسين، كورهدار بود و مادرش
زهرا نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت.
دهم آذر 1360، با سمت تكتيرانداز در بستان بر اثر اصابت تركش خمپاره به گردن،
شهيد شد. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
بسم الله الرحمن الرحيم
« و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون »
با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامي امام خميني، ابراهيم زمان، اميد مستضعفين، قلب محرومان، قلب ملتهاي رنجديده كه درد آنها را مي داند و عامل آنها را شناخته و آنچنان قهرمانه از كشور اسلاميمان دفاع مي كند كه حيرت جهانيان را برانگيخته. اينجانب احمد زارعي فرزند حسين وصيت مي كنم كه بنده با ميل و اشتياق فراوان به مكان جنگ بين حق و باطل كه هميشه نمايشگر آن بوده است كه حق پيروز است و ما هم به خاطر حق مي جنگيم در هر دو حال اين بزرگترين پيروزي است كه خداوند به بنده عنايت كرده كه آنهم در اين موقعيت نصيب ما شده كه هيچ چيز به اندازه يك قطره خون كه در راه خدا ريخته شود بهتر نيست چه خوب است كه من هم با اين قطره خون به هدفم برسم.
پدر و مادر عزيزم:
اين ايران عزيز اين كشور رسول الله مكتب اسلام كه بيش از هزار وچهارصد سال از طرف كفار مورد هجوم بوده است بر گردن من و شما حق دارد و براي حفظ آن بايد نهايت كوشش را بكنيم. همانطور كه امام فرمود چشم اميد من به شما جوانان برومند است كه ادامه دهندگان راه حسين هستيد و اين راه را بيش از هزار و چهارصد سال ادامه داده ايد و ما نيز او را تنها نخواهيم گذاشت يار و ياور او خواهيم بود و هميشه گوش به فرمان مجاهد پير امام خميني كه همچون كوه در مقابل ياوه گويان ايستاده هستيم. پدر درود بر تو كه چون ابراهيم فرزند خود را به فرمان خداي بزرگ به قربانگاه فرستادي بدان و آگاه باش كه اسماعيلت هرگز از فرمان باري تعالي سر باز نمي زند و زندگي را جز جهاد در راه عقيده درست نمي داند و شهادت را از بهترين نعمتهاي خداوند مي داند. مادر عزيزم كه عزيزترين عزيزها هستي و بعد از خدا مهربانترين مهربانها من به وجود تو افتخار مي كنم كه در نزد تو اين چنين تربيت شدم كه توانستم در هنگام جواني خدمت ناچيزي به اسلام بكنم و چنان مرا تربيت كردي كه پاي خود را جاي پاي علي اكبر بگذارم كه كشته شوم يا سالم باشم براي تو افتخار است.
اي برادران عزيز:
پيوسته در راه
پيشبرد اسلام عزيز رهبري امام خميني بكوشيد تمام قوانين اسلام را انجام دهيد و
سخنان امام را از جان ودل پذيرا باشيد. چون زمان، زمان حسين ( ع) و روزها نيز هر
كدام عاشورا است
اي خواهر:
حجاب وعفت وپاكدامني راستين از هر چيز مورد اهميت
قرار بده چون حجاب تو مشت محكمي به دهان يزيديان است
در آخر چشم هايم را باز بگذاريد تا كوردلان بدانند كه كوركورانه به اين راه نرفتم دستانم را باز بگذاريد تا دنياطلبان ومال دوستان بدانند كه چيزي از اين دنيا نبرده ام والسلام. دوستانم راه مرا ادامه دهيد خواهرم حجاب تو كوبنده تر از خون سرخ من است در حفظ آن بكوشيد.