نامه شهید محمد علی انوری تفتی به پدر و مادرش/دست نوشته
چهارشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۹
شهید محمد علی انوري تفتي پنجم شهريور 1344، در شهرستان تفت به دنيا آمد. پدرش محمد صادق، مغازه دار بود و مادرش صفا نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه در رشته برق بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. شانزدهم آبان 1361، با سمت تك تيرانداز در موسيان توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به پا، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي مركزي زادگاهش واقع است.
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت پدر و مادر عزيزم سلام عرض مي كنم . اميدوارم كه سلام گرم مرا از فرسنگها راه ، صحرا و بيابان را پشت سر مي گذارد بپذيريد پس ازتقديم عرض سلام اميدوارم كه حالتان خوب باشد و كسالتي نداشته باشيد باري چنانچه از جوياي حال فرزند خود بخواهيد حالم خوب است و كسالتي ندارم . باري عرض مي شود مدتي بود كه مي خواستم برايتان نامه بنويسم ولي بعلت تغيير موضع نتوانستم نامه برايتان بفرستم . آري شما نمي دانيد كه چقدر من خوشحال هستم چرا كه به آرزوي خود كه همان خرمشهر بود رسيدم و الان در منطقه كوشك مستقر شده ايم كه در 20 كيلومتري خرمشهر باشد و در اينجا هرشب ساعت 11 «يازده» به بعد ما تيراندازي داريم الان كه مدت يك هفته است به اينجا آمده ايم و هرشب تيراندازي داشتيم و براثر تيراندازي زياد ، هر شب موضع ما كشف شده و پريشب بر اثر تير اندازي زياد ما دشمن چندين توپ بطرف ما شليك كرد كه يكي از توپها به داخل موضع و در ده متري سنگر ما به زمين خورد و بر اثر موج انفجار سنگرمان تكان خورد ولي خوشبختانه نه سنگر خراب شد و نه كسي داخل اين سنگر بود چرا كه اگر كسي داخل اين سنگر بود تركش مي خورد چون سنگر تخته هايش سوراخ سوراخ شده است و ما پنج نفر زماني كه سوت توپ را شنيديم روي زمين بيرون از سنگردراز شديم خوشبختانه تلفات نداشتيم فقط يكي از همسنگرانم كه تازه از مرخصي آمده بود به طور سطحي زخمي شد . و حال داستان ديشب را برايتان تعريف كنم ديشب كه شب اول محرم بود بر اثر الله اكبر گفتن رزمندگان ، دشمن شروع به منور انداختن و همچنين تيراندازي كردن كرد و چندين توپ به طرف توپهاي ما انداخت ولي خوشبختانه به توپ ما اثر نكرد . ديگر عرضي ندارم و من هنوز زنده هستم از قول من تمامي اقوام را سلام برسانيد در ضمن نامه اي كه فرستادم نمي دانم شناسنامه اش رسيد يا كه نرسيد شما هم اگر براي من جواب نامه قبلي را فرستاديد به دستم نرسيده چرا كه تغيير موضع داديم ديگر به آدرس قبلي نامه نفرستيد و من هم معلوم نيست كه كي به مرخصي بيايم . در ضمن نمي دانم كه آقاي فلاح به قم برگشتند يا كه خير . برادر عزيزم سلام عرض مي كنم اميدوارم كه حالت خوب باشد و كسالتي نداشته باشي اگر از حال من بخواهي حالم خوب است اميدوارم كه تو در سنگر مدرسه با دشمنان داخلي مبارزه كني و من در سنگرهاي خوزستان با دشمنان خارجي مبارزه كنم تا اينكه اسلام را كه از خون شهيدان زنده شده است نگهدارش باشيم . والسلام
محمد علي انوري 27/7/61
نظر شما