همسر شهید دکتر سید رضا پاکنژاد :هنگام شنیدن خبر شهادتش، گریه نکردم، سجده بجا آوردم

زهرا کنی در گفت و گو با نوید شاهد یزد افزود:همسرم فردی مهربان، رئوف، با گذشت و دلسوز در خانه و اجتماع بود.
زهرا کنی ادامه داد: از خصوصیات بارز اخلاقی وی رعایت ادب و احترام به بزرگترها بود، همیشه در سلام کردن مقدم بود، همواره بدنبال رفع مشکلات مردم بود.
کنی خاطر نشان کرد: افراد مختلفی برای درمان به مطب دکتر می رفتند اما دکتر هنگام طبابت نرخ برای ویزیت خود تعیین نکرده بود و به بیماران می گفت هر چقدر در توان دارید بدهید اگر هم ندارید هیچ.
همسر این شهید ادامه داد: همچنین دکتر از افرادی که از لحاظ وضع مالی خوب نبودند ویزیت نمی گرفت و هزینه داروی آنها را هم می دادند و اگر احساس می کردند مریضی پولی هم برای تهیه غذای خود ندارد مقداری پول هم بین نسخه او قرار می داد.
وی اظهار کرد: یک روز بیماری از تهران به مطب دکتر مراجعه و برای ویزیت یکصد تومان پرداخت کرد، دکتر پول را خرد کرد و به بیمار داد گفت؛ هر چقدر می خواهید بدهید.
کنی افزود: همچنین هر وقت کودک یا نوجوانی برای درمان به مطب او مراجعه می کرد، از آنها سؤال می پرسید درس می خوانید یا نه؟ اگر جواب آنها منفی و دلیلش مشکلات مالی بود از آنها قول می گرفت به شرط اینکه هزینه درسش را صرف کارهای بیهوده و خلاف نکند هزینه تحصیل آنها را تقبل می کرد.
وی اظهار کرد: نمونه های زیادی در این زمینه همسرم داشت و خیلی از این طریق ادامه تحصیل داده اند.
وی گفت: کمکهای سید رضا به افراد مختلف موجب برکات زیادی در زندگیمان شده است.
کنی با بیان اینکه در طول 18 سال زندگی مشترک همیشه یا در حال مطالعه بودند یا در حال نوشتن ، او می گفت: هر وقت زنی صرفه جویی کند و زیاده خواه نباشد، مرد هم دستش باز می شود و گفته بود: اگرهمسرم نیز از من خواسته های زیادی داشت من هرگز نمی توانستم به دیگران کمک کنم.
وی در ادامه به زمان شهادت دکتر پاکنژاد اشاره کرد و گفت: ما به همراه یکی از دوستانمان به یکی از ییلاقهای یزد رفته بودیم که از طریق رادیو خبر انفجار حزب جمهوری اسلامی را شنیدم.
وی اضافه کرد: زمانی که رادیو اعلام کرد دکتر پاکنژاد به همراه بردارش در این انفجار شهید شدند اصلا گریه نکردم و توی آن هوای گرم تیرماه از اتاق پریدم بیرون و فوری سجده کردم زیرا دکتر آرزویش شهادت بود و به هدفش رسید.
کنی یادآور شد: همه افرادی که در این انفجار شهید شدند نخبه بودند و دشمنان نخبگان ما را شناسایی کرده بود و آنها را به شهادت رساند.
همسر شهید پاکنژاد با بیان اینکه در سال 41 با دکتر ازدواج کردم و حاصل ازدواج ما پنج پسر و یک دختر است، گفت: همسرم هنگام تولد فرزندانم می گفت هر اسمی برای فرزندانمان انتخاب می کنی، اول اسم آن را محمد بگذار و این سفارش در نام گذاری فرزندانم رعایت شد.
وی نام فرزندان خود را سید محمدهادی، سید محمد هانی، سید محمدعلی ، سیدمحمد، محمد ابوالفضل و حوریه السادات بیان و اظهار کرد: تمام فرزندانم به غیر فرزند اولم که به دلیل بیماری نتوانست ادامه تحصیل بدهد دیگر فرزندان در مراکز آموزش عالی تحصیل کرده اند.
کنی، با بیان اینکه پسر چهارم و دخترم پزشک هستند گفت: زمانی که شهید بزرگوار دعوت حق را لبیک گفت پسر بزرگم 17 سال و دخترم هفت ماه نیم داشت من در زمان نبودش هم وظیفه مادری و هم وظیفه پدری انجام دادم.
کنی اظهار کرد: در تربیت فرزندانم به آنها توصیه نمودم که در مرحله نخست دین خود را حفظ و بعد در زمینه علم و دانش گام بردارند.
این همسر شهید یاد اور شد: خدا روشکر می کنم که فرزندانی در تربیت کردم که برای مردم این کشور مفید باشند.
شهید سیدرضا پاکنژاد در سوم آذر ماه سال 1303 دیده به جهان گشود و در حادثه هفتم تیرماه سال 60 و انفجار ساختمان حزب جمهوری، نماینده مردم یزد در مجلس شورای اسلامی بود به همراه شهید بهشتی و یارانش به شهادت رسید