شهید«غلامحسن اربابی رشید ده ارباب» در قسمتی از وصیت نامه اش می نویسد: به برادران و خواهرم بگویید به خاطر خدا در راه قرآن قدم بردارند. و به آنها نصیحت کنید که فریب دنیا را نخورند و فقط در راه دنیا قدم برندارند. مواظب باشید که شیطان باعث دوری شما از خدا نشود.

به گزارش نوید شاهد سیستان و بلوچستان، شهید«غلامحسن اربابی رشید ده ارباب»، سوم شهریور 1341، در شهرستان زابل به دنیا آمد. پدرش عیسی و مادرش کبری نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین 1361، در دشت عباس توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به پا، شهید شد. مزارش در زادگاهش واقع است.

مواظب باشید که شیطان باعث دوری شما از خدا نشود

بسم الله الرحمن الرحيم

«إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»

«ما از خداییم و بازگشت ما به سوی اوست».

پدر مهربانم و مادر عزیزم، پس خدا که می گوید بازگشت شما همه پس از این چند روز آزمایش به سوی من هست، پس چرا از مرگ بترسیم. پس زمانی که بنا شد از مرگ نترسیم پس چرا مرگی را انتخاب نکنیم که با افتخار باشد. پس مرگ با عزت بهتر است زندگی با خفت. آیا در دنیا بهتر از اسلام عزیز مکتبی وجود دارد. خیر، خیر از اسلام که یاور مستضعفین هست و دشمن مستکبرین بهتر مکتبی نیست. پس ما باید همه، ما همه مستضعفین باید بر ضد مستکبرین و بر ضد جهان خواران و بشوریم و قیام کنیم. اسلام عزیز را که عوضی به مردم دنیا معرفی شده، باید معرفی کنیم و زمانی که مردم این چنین خدایی و اسلامی (اسلام حقیقی) را شناختند و ما خودمان را از وابستگی شرق و غرب رها کردیم. همه مردم مستضعف بر ضد ستمگران قیام خواهند کرد و من هدفم پیشرفت اسلام و شکست صدام است آن که با نابودی آن، اسلام در عراق و تمام دنیا ترقی خواهد کرد و آمریکا شکست خورده می باشد.

 پدر مهربانم و مادر گرامی ام اگر شهید شدم ناراحت نباشید. برایم گریه نکنید زیرا اگر گریه کنید دشمن شاد می شود. زمانی که در راه خدا شهید شدم، شما هم اجر دارید زیرا شما ۲ سال برایم زحمت کشیده بودید و شما این چنین من را تربیت کردید. پدرم و مادر مهربانم در زندگی خون سردی خودتان را حفظ کنید. در زندگی با خودتان برخورد اسلامی داشته باشید. به برادران و خواهرم بگویید به خاطر خدا در راه قرآن قدم بردارند. و به آنها نصیحت کنید که فریب دنیا را نخورند و فقط در راه دنیا قدم برندارند. مواظب باشید که شیطان باعث دوری شما از خدا نشود.

پدر عزیزم اگر غلامحسین زنده از جبهه برگشت به او بگویید که درس بخواند و به همین آسانی درس را رها نکند. زیرا زمانی که علم و دانش اش زیاد شد اسلام را بهتر می شناسد. مواظب غلامرضا باشید که درسش را رها نکند و زمانی که بزرگ شد به او بگویید که به سیکل و دیپلم اکتفا نکند. به او بگویید که هر چه می تواند درس بخواند. پدر جان من اخلاق خوبی نداشتم و شما را خیلی اذیت می کردم خواهش می کنم که من را ببخشید، زیرا اگر شما ببخشید خدا هم توبه هایی که بکنم شاید ببخشد. پدر جان اگر شهید شدم و پولی در دستت بود و توانایی اش را داشتید خواهش می کنم که برای یک سالم نماز بخوانید و برای یک ماه هم روزه بگیرید. اگر شهید شدم جسدم را در قبرستان ده دفن کنید و به غلامحسین اگر زنده برگشت بگویید که چند عصر پنج شنبه سر قبرم بیاید و قرآن بخواند ولی برایم بگویید که گریه نکند.

پدر مهربانم و مادر گرامی ام کسی که در راه خدا کشته شود نباید برایش گریه کرد و گریه کردن برای کسی که خودش دنبال مرگ رود مفهومی ندارد. پس پدر جان و مادر جان اگر کشته شدم به جای گریه به مردم شیرینی بدهید و شادی کنید و خیلی خوشحال باشید.

چند روزی را که خدا برای آزمایش آفریده است از روی شما هم می گذرد. خدا گناهان همه مسلمین را بیامرزد و به همه آگاهی دهد که اسلام واقعی را درک کنند. و خدا هر چه زودتر فرج حضرت مهدی (عج) را برساند. خواهش می کنم پدر جان، مادر جان برادران و خواهرم اگر کشته شدم برایم گریه نکنید. دیگر عرضی نیست جز سلامتی و آگاهی بیشتر شما به اسلام عزیز.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده