فرازی از زندگینامه و وصیت نامه شهید مسعود آذري فرد
يکشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۳
شهید مسعود آذري فرد چهارم فروردين 1346، در شهرستان يزد به دنيا آمد. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. پانزدهم ارديبهشت 1361، با سمت تكتيرانداز در خرمشهر بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد.
به گزارش «نوید شاهد یزد»،شهید مسعود اذری فرد فرزند محمد علی به شماره شناسنامه 455 صادره از یزد 1346/1/4در شهرستان یزد به دنیا آمدند شهید تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه دادوسپس به حوزه علمیه وارد میشود وسال اوله حوزه بودند که درتاریخ 1361/2/15در عملیات بیت المقدس براثر اصابت ترکش به فک وجداشدن آن از صورت ودریدگی چشم به شهادت میرسند وی مجرد واز طرف بسیج سپاه پاسداران به جبهه اعزام وآرزوداشت یکی ازکارهای شهید مطهری راپیشه گیرد به خاطرهمین پس از سوم راهنمایی بلافاصله به حوزه می رود وهمچنین درجهاد سازندگی درقسمت راهسازی ودرقسمت راه سازی ودرو محصولات زراعی دائم باجهادگران در اوقات فراغت بود بطوریکه در تعطیلات تابستانی فقط شبها بادستاهی پراز زخم خون آلود به خانه می آمدند که چند ساعتی مشغول بیرون آوردن خار از دست وپایش بودیم واو را پانسمان میکردیم اودر جبهه به تکلیف رسید وپس از 7ماه درخط مقدم جبهه دربانیسرا غرب ونیسان سوسنگرد در جنوب در حمله مقدماتی خونین شهر به نام بیت المقدس به شهادت رسیدند وبا لباس رزم آنطور که آرزوداشت بدون غسل به خاک سپرده شد شهید اوقات فراغت خود را پیش از انقلاب درتظاهرات شرکت مستمر داشتنید وحساسیت خاصی روی حزب رستاخیز داشت وشبی که بادونفر دیگر آنها هم به شهادت رسیدند شیشه های حزب رستاخیز رادریکی از روستاها شکسته وتحت تعقیب ساواک بد که ما ا زترس ژاندامری وساواک اورا در خانه زندانی کردیم واورا به شهر آوردیم باز همان شب که برقهای شهر رفته بود بااستفاده از تاریکی ومشعل شیشه های بانک صادرات شعبه پهلوی سابق را شکسته بود
اورد مقابل گروهکها قاطع بود وهر جاک که زنده بادشاه نوشته بود مرگ برشاه می نوشت که یک شب چند نفر از راه آهن جنوب شهرضمن کتک مفصل به او مارانیز تهدید کردند که منزلتان را شب آتش میزنیم که چند شب همسایگان را خبر کردیم که اگر تهدیدجامه عمل پوشید اقدامی بکنند که این تهدید خوشبختانه عملی نشد شهید دوبار به جبهه اعزام شدند وسفارش اوهمیشه این بود راه من را ادامه دهید وپدر وبرادرش برحسب وصیت اوبه جبهه اعزام ودر خط مقدم انجام وظیفه نمودند
وصیت نامه:
بنام خدا و باسلام و درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران اين ابرمرد تاريخ كوه ايمان خمينى بتشكن و باسلام برشهداى بخون خفته انقلاب اسلامى و ملت شهيدپرور و مسلمان و ... ايران وبادرود برمعلوليناين انقلاب وجنگ تحميلى و باسلام بر شمااى خانواده و فاميل،دوستان و آشنايان گرامى.
هرانقلاب مخصوصا انقلاب اسلامى افراد پاكى را از ميان ملت شهيدپرور جدامىكند ، اين درخت تنومند اسلام احتياج به خون دارد بايد افرادى پاك با نثار خون خود ايندرخت تنومند را آبيارى نمايند و هرلحظهاى اسلام به خون نياز داشتهباشد خون پاك و مطهر عدهاى برزمين مىريزد بعنوان مثال وقتى اين انقلاب نيازداشت به خون 72 تن از بهترين افراد اين ملت بلافاصله خون آنها برزمين مىريزد و به جندا... مىپيوندند. به عبارت ديگركسانىكه در راه خداكشته مىشوند خداوند عاشق آنها است چون خداوند تبارك وتعالى مىفرمايد :
مشخص مىشود كه شهيدان چه مقامى دارند و حالا وقت آن است كه هركس مىخواهد به مقام برسد اقدام كند . حالا وقت آن رسيده كه هر كس ماهيت خود را نشان دهد حالا نشانى براى اسلام است . كنون هرابرقدرتى و هرخدانشناسى كوشش مىكند تا اين انقلاب اسلامى ما را كه ثمره خون بيش ازهفتاد هزار كشته و صدهزار تن معلول است از دست خارج سازد و با خيال خام خودمىخواهد اسلام را ازميان بردارد ولى كورخوانده است و نمىداند كه دين اسلام از طرف خدا آمده و خداهم پشتيبان آن است ولى خداهم مىفرمايد از توحركت از من بركت كه اين آيه كلام خداوند است !
پس اگر مىخواهيم اسلام به تمام معنا دركشور اسلامى ايران پياده شود بايدتلاش كرد و جانفشانى نمود ومن خدا را شكرمىگزارم كه قدرى بيشتر مهلتم داد تا توانستم به اندازه دركم اسلام را یاری کنم و بانثارخونخود درخت تنومند اسلام را آبيارى نمايم مناكنون بظاهر از بين شما رفتهام بدستور اسلام چندكلمهاى را بعنوان وصيت مىگويم :
اكنون كه وصيت نامه مرا بازكردهايد ومىخوانيد نمىدانم چه حالتى به شما دستدادهاست آياخداى ناكرده ناراحت هستيد يا اينكه خوشحال هستيد و بوسيله خوشحالى خود مرا نيز خوشحال مىكنيد .من دوست دارم كه براى من ناراحت نباشيد همانطور كه مىدانم ناراحت نيستيد و حتى منمىخواهم واگر مايل بوديد حتى لباس سياه كه نشانه عزادارى است برای من نپوشید
هرانقلاب مخصوصا انقلاب اسلامى افراد پاكى را از ميان ملت شهيدپرور جدامىكند ، اين درخت تنومند اسلام احتياج به خون دارد بايد افرادى پاك با نثار خون خود ايندرخت تنومند را آبيارى نمايند و هرلحظهاى اسلام به خون نياز داشتهباشد خون پاك و مطهر عدهاى برزمين مىريزد بعنوان مثال وقتى اين انقلاب نيازداشت به خون 72 تن از بهترين افراد اين ملت بلافاصله خون آنها برزمين مىريزد و به جندا... مىپيوندند. به عبارت ديگركسانىكه در راه خداكشته مىشوند خداوند عاشق آنها است چون خداوند تبارك وتعالى مىفرمايد :
مشخص مىشود كه شهيدان چه مقامى دارند و حالا وقت آن است كه هركس مىخواهد به مقام برسد اقدام كند . حالا وقت آن رسيده كه هر كس ماهيت خود را نشان دهد حالا نشانى براى اسلام است . كنون هرابرقدرتى و هرخدانشناسى كوشش مىكند تا اين انقلاب اسلامى ما را كه ثمره خون بيش ازهفتاد هزار كشته و صدهزار تن معلول است از دست خارج سازد و با خيال خام خودمىخواهد اسلام را ازميان بردارد ولى كورخوانده است و نمىداند كه دين اسلام از طرف خدا آمده و خداهم پشتيبان آن است ولى خداهم مىفرمايد از توحركت از من بركت كه اين آيه كلام خداوند است !
پس اگر مىخواهيم اسلام به تمام معنا دركشور اسلامى ايران پياده شود بايدتلاش كرد و جانفشانى نمود ومن خدا را شكرمىگزارم كه قدرى بيشتر مهلتم داد تا توانستم به اندازه دركم اسلام را یاری کنم و بانثارخونخود درخت تنومند اسلام را آبيارى نمايم مناكنون بظاهر از بين شما رفتهام بدستور اسلام چندكلمهاى را بعنوان وصيت مىگويم :
اكنون كه وصيت نامه مرا بازكردهايد ومىخوانيد نمىدانم چه حالتى به شما دستدادهاست آياخداى ناكرده ناراحت هستيد يا اينكه خوشحال هستيد و بوسيله خوشحالى خود مرا نيز خوشحال مىكنيد .من دوست دارم كه براى من ناراحت نباشيد همانطور كه مىدانم ناراحت نيستيد و حتى منمىخواهم واگر مايل بوديد حتى لباس سياه كه نشانه عزادارى است برای من نپوشید
پدرعزيزم :
صدها درود وآفرين برشما باد كه همچون ابراهيم فرزندخويشرا به قربانگاه فرستادى و خوشحال بوديد كه فرزندتان در صف جندا... قرارگرفته است و درهر نامهاى كه برايم مىفرستاديد درآن آرزو داشتيد كه من به جندا... بپيوندم و حالا كه من به هدف خود رسيدهام و شما به آرزوى خود مىدانم كه اصلاِ ناراحت نيستيد بلكه خوشحال هم هستيد. من بوجود چنين پدرى افتخار مىكنم و ازشما اىپدرجانتقاضا دارم كه اگر احيانا از فاميل و آشنايان كسى است كه ناراحت باشد او را ارشاد كنيد تا بخود آيد و ناراحتى خود را برطرف سازد .
اى مادرعزيز:
ز كه بعدازخدا مهربانترين افراد نزد من هستيد من بوجود شما افتخارمىكنم كه چنين فرزندى را تربيت نموديد و وقتى او را به قربانگاه فرستاديد خوشحال بوديد و قبل از آن وقتى به شما مى گفتم آيا به من اجازه مىدهيد شما گفتيد برو و تو با جوانان ديگر هيچ فرقى ندارى . مادرجان حالا موقع آن رسيده كه رسالت زينبى خود را پياده نمائيد .
خواهر عزيزم:
تو نيز زينب زمان باش و از هر چه هوس كردى بپرهيز و درراه خدا مبارزه كن و با ناملايمات دست و پنجه نرم كن .مبادا براى شهادتمنخداى ناكرده ناراحت باشى وگريه كنى توخود مىدانى كه من برای چه چيز شربت شهادت نوشيدم تو بايد پيرو شهدا باشى .
اى برادران عزيز:
پيوستهدرراه اعتلاى اسلام عزيز كوشا باشيدو تمام فرامين اسلام را به دل پذيرا باشيد و پيوسته پيام شهداى در راه اسلام را بگوش جهانيان برسانيد مبادا براى شهادت من ناراحت باشيد چون من در راه هدف و مقصود خود كه جز اسلام چيز ديگر نبود شربت شهادت نوشیدم من فقط شما را سفارش مىكنم با درسهايتان انشاا... كه درسهايتان را خوب مىخوانيد و درآينده فرد مفيد براى اين مملكت اسلامى هستيد و بوسيله اين عمل نمىگذاريد خون شهيدان پايمال شود .
اىفاميلمحترم :
من از شما تقاضادارم كه اصلاِ براى شهادت من ناراحت نباشيد و تنها دعاى شما نزدخدا اينباشد كه انشاا... خداوند اين جان ناقابل مرا كه براى او فدانمودم قبول بفرمايد ومرا جزئى از شهداى اسلام قراردهد .من ازشما مىخواهم كه وقتى برسرقبر يا يادبود منآمديد خوشحال شويد و براى كورى چشم منافقين اگر مايل بوديد حتى لباس سياه كه نشانه عزادارى است نپوشيد و حوشحال باشيد كه من توانستم جانم را نثار مكتب محمد(ص) و على(ع) بنمايم . اينك اى مسلمانان و اى حزب ا...هىها من بعنوان برادر كوچك به شما مىگويم هرچه شماكرديد با علماىاسلام مخصوصا مجاهدديارمان حضرت آيتا... صدوقى اينمرد با تقوى راستى مىخواهيد ايشان را بشناسيد از يزد خارج شويد و ببينيد كه درمورد ايشان چه نظريههايى مىدهند همچنين سلام مرا به ايشان برسانيد .
نظر شما