شهید دهقانی:جهاد کنید وقی کفر و کافر بر اسلام ضربه میزند...
دوشنبه, ۰۶ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۳
شهید محمدعلی دهقاني فيروزآبادي يكم فروردين 1347، در محله فيروزآباد از توابع شهرستان ميبد به دنيا آمد.به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. پنجم اسفند 1362، با سمت تكتيرانداز در جفير بر اثر اصابت تركش به سر به شهادت رسيد.
به گزارش«نوید شاهد یزد»،شهید محمدعلی دهقاني فيروزآبادي يكم فروردين 1347، در محله فيروزآباد از توابع شهرستان ميبد به دنيا آمد. پدرش حسينعلي، كارگر شهرداري بود و مادرش هاجر نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. كارگري و زيلوبافي ميكرد. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. پنجم اسفند 1362، با سمت تكتيرانداز در جفير بر اثر اصابت تركش به سر به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
محمد علی دومین فرزند حسین علی بود که مورخ 1/1/1347 در دیاری پاک وشهید پرور وخانواده ایی بسیار متدین ومذهبی ومحب اهل بیت دیده به جهان گشود پدر محمد با شغل کارگری فرزندانی چون محمد علی را وارد جامعه کرد ومحد علی را در راه خدا داد و خود محمد نیز مدال افتخار آمیز وجاودان شهادت را به گردن خود وخانواده اش انداخت تا سندی باشد در شفاعت آخرتشان محمد علی دوران کودکی ،نوجوانی وجوانی خود را توام با کار وتلاش گذراند البته باید گفت که جوانی اش را در راه جهاد خدا وسبیل شهادت گذراند وبه سوی خدا پر کشید ولی در دوره نوجوانی با پیشه وهنر زیلو بافی پا به پای پدر کار میکرد ودر اوقات فراغت با عضویت در جمعیت هلال احمر در قسمت کمک های اولیه آموزش فعالیت می کرد تا این که در زمان جنگ توسط هلال احمر به جبهه های نبرد حق علیه باطل می رود تا به رزمندگان اسلام کمک و از میهن پاک انقلاب اسلامی دفاع کند تا این که در عملیات خیبر مورخ 5/12/1362 به فیض اعلای شهادت می رسد
وصیت نامه شهید:
پروردگارا تو را سپاس مي گويم كه مرا توفيق دادي كه بتوانم به سهم خود براي اين انقلاب كار كنم. اكنون كه حسين زمان خميني كبير نداي هل من ناصر ينصرني سرداد چگونه فرد مسلمان مي تواند آرام بنشيند ونداي امامش را لبيك نگويد پس من وظيفه شرعي وانساني خود ديدم اكنون كه به اسلام تجاوز شده وكتاب هاي قرآن وناموس مورد حمله كافران قرار گرفته به جبهه حق عليه كفر بشتابم كه شايد بتوانم گوشه اي از نداي امام زمان خميني كبير لبيك بگويم.
از پدر ومادر وخواهران وقومان و خويشان وملت شهيد پرور مي خواهم كه اگر خداوند توفيق شهادت را به من داد ومن شهيد شدم گريه نكنند چون آن روز روز شادي من است و بگويند خداوندا قبول كن اين قرباني كوچك وناقابل را از ما.
با سلام ودرود بر مهدي موعود امام عصر ( عج ) وسلام بر نائب برحقش امام خميني قلب تپنده امت اسلام واميد مستضعفان جهان وسلام ودرود خدا وائمه اطهار به روان پاك شهيدان اسلام خصوصاً شهيدان كربلاي خونين حسين ( ع ) و جميع شهداي جنوب وغرب ايران وسلام ودرود بر معلولين ومجروحين كه هر كدام آنها يك عضو بدن دادند در اين راه خداوند وصيت نامه خويش را آغاز مي كنم انشاءالله كه بتوانم با اين وصيت خود گامي در جهت هدايت ورشد نسل جوان بردارم.البته من كوچكتر و حقيقتر از آنم كه خواسته باشم پيامي به تو پدر ومادر قهرمان ورشيد بدهم اما چند تذكر لازم مي دانم اميدوارم كه از اين پسر ناقابل وحقير وگناهكار پذيرا باشيد وبه آن جامه عمل بپوشيد.
اولين پيام به پدرم اين است پدر عزيز ومهربان اكنون مي داني كه اين انقلاب اسلامي نه تنها از خون من بلكه از خون هزاران هزار شهيد است وميداني كه چه جنايت هايي در اين كشور نشده است اما حال وقت جهاد است و بايد بپاخيزيم وريشه اين جنايتكاران كافر بكنيم اما خودت مي داني كه اين درخت پرتوان نياز به خون دارد.
از پدر ومادر وخواهران وقومان و خويشان وملت شهيد پرور مي خواهم كه اگر خداوند توفيق شهادت را به من داد ومن شهيد شدم گريه نكنند چون آن روز روز شادي من است و بگويند خداوندا قبول كن اين قرباني كوچك وناقابل را از ما.
با سلام ودرود بر مهدي موعود امام عصر ( عج ) وسلام بر نائب برحقش امام خميني قلب تپنده امت اسلام واميد مستضعفان جهان وسلام ودرود خدا وائمه اطهار به روان پاك شهيدان اسلام خصوصاً شهيدان كربلاي خونين حسين ( ع ) و جميع شهداي جنوب وغرب ايران وسلام ودرود بر معلولين ومجروحين كه هر كدام آنها يك عضو بدن دادند در اين راه خداوند وصيت نامه خويش را آغاز مي كنم انشاءالله كه بتوانم با اين وصيت خود گامي در جهت هدايت ورشد نسل جوان بردارم.البته من كوچكتر و حقيقتر از آنم كه خواسته باشم پيامي به تو پدر ومادر قهرمان ورشيد بدهم اما چند تذكر لازم مي دانم اميدوارم كه از اين پسر ناقابل وحقير وگناهكار پذيرا باشيد وبه آن جامه عمل بپوشيد.
اولين پيام به پدرم اين است پدر عزيز ومهربان اكنون مي داني كه اين انقلاب اسلامي نه تنها از خون من بلكه از خون هزاران هزار شهيد است وميداني كه چه جنايت هايي در اين كشور نشده است اما حال وقت جهاد است و بايد بپاخيزيم وريشه اين جنايتكاران كافر بكنيم اما خودت مي داني كه اين درخت پرتوان نياز به خون دارد.
عاقبت بايد رفت پس چه خوب است ونه تنها من بلكه هزاران هزار ديگر بايد اين خون ناچيز خود را بدهند به اين درخت پرتوان تا حاصل خوب بدهد وهر چه آن روز تا حالا حاصل آن خوب نبود ولي حالا بايد ما اين چند قطره خون بدهيم تا اينكه حاصل آن خوب شود ومي دانم كه اي پدر عزيز ومهربان چه روزهاي سرد وگرم رفتي كار كردي با بازوان پرتوان خود وبه من دادي تا بزرگم كني كه تا فردا من هم بتوانم براي تو كمكي بكنم ولي پدر جان بايد ببخشيد كه نتوانستم زحمت شما را جبران كنم وپدر جان اين كار اجرش بيشتر است چون پدر جان اين درخت اسلام احتياج به خون داشت ومن بايد اين مقدار كم خون بدهم تو بايد خوب از اين درخت مراقبت كني كه هيچ كس صدمه اي نتواند به اين درخت بزند كه مي داني خودت چه كسي مي خواهد صدمه بزند آن هم منافقين ودشمنان از خدا بي خبر و شما بايد دست به دست هم دهيد واين دشمن را نابود كني وخوب آن را مواظبت كني وانشاءالله كه مرا مي بخشيد ومي دانم چه كارهايي كردم كه شما را ناراحت كردم ورنج دادم خودم هم مي دانم كه تو چه حق هايي به گردن من داري ومن هم سرم نشده وتو را خيلي ناراحت كردم انشاءالله كه مرا مي بخشيد وشما هرچه كرديد وقتي پيكرم تشييع مي شود شما پشت جنازه من گريه نمي كني چون خودت مي داني كه اگر گريه كني باعث خشنودي دشمنان مي شود وناراحتي امام زمان وناراحتي من مي شود چون پدر جان شما يك امانتي خيلي سنگين داشتيد كه سالم به صاحب اصلي اش امام زمان سپرديد پس هيچ گونه ناراحتي ندارد چون بايد عاقبت رفت پس چه خوب كه در اين راه رفت وانشاءالله مرا ببخشيد.
پيام ديگر به مادر عزيز ومهربانم آن كسي كه چه شبها وچه روزهاي گرم وسرد وچه شبهاي سرد وبلند به خاطر من بيداري كشيده است وچه رنج هايي به خاطر من كشيده است من نمي دانم چه طور از شما بخواهم كه شما از دست من راضي شويد ومرا ببخشيد اي مادري كه من تو را ناراحت كردم مادر جان چقدر تو را ناراحت كردم. مادرجان انشاءالله كه مرا مي بخشيد ومادر جان شما مي دانيد كه امانتي كه به دست شما سپرده مي شود بايد سالم به دست صاحب آن سپرده پس شما هم به دست صاحب آن سپردي ولي مادر جان يك مقدار دعاي ما هم بكن كه فردا بتوانيم مثل ما كه جلوي فاطمه روسفيد هستيد ما هم جلوي امام حسين روسفيد باشيم وپدر ومادرشما نبايد يك قطره اشك به خاطر من بريزيد مي داني چرا چون ما عزيزتر از طفل 6 ماهه امام حسين وعلي اصغر وقاسم وعلي اكبر نيستيم كه جلوي امام حسين در ميدان به شهادت رسيدند وشما هم نبايد به خاطرحقير گريه كني پس پدر ومادر عزيز ومهربان انشاءالله مرا مي بخشيد وانشاءالله اميدوارم از شفاعت امام حسين بي نصيب نمانيد. مادر وپدر صبر داشته باشيد ( ان الله مع الصابرين ) كه همانا خداوند با صابرين است آنها را دوست دارد. پس پدر ومادر عزيز ومهربان انشاءالله اول مرا مي بخشيد وپشت جنازه من هيچ شيون وزاري انشاءالله نخواهيد كرد چون خودتان مي دانيد كه چه خاطر است اگر گريه به خاطر من مي كني دشمن هميشه در كمين است وخوشحال مي شود وباعث ناراحتي امام زمان من مي شود وپيام ديگر من به خواهر عزيز ومهربانم اگر خواهر عزيز ومهرباني اشتباهي از ما سرزده است مرا مي بخشيد وخودم مي دانم كه شما را خيلي ناراحت كرده ام و...
نظر شما