راهى انتخاب كردم با چشم باز و قلب روشن
چهارشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۴
شهید محمود اكبريان بافقي نوزدهم مهر 1330، در شهرستان بافق به دنيا آمد.به عنوان بسيجي به جبهه رفت. بيست و هفتم آذر 1360، با سمت جانشين فرمانده گردان در گيلانغرب هنگام درگيري با نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره شهيد شد.
به گزارش «نوید شاهد یزد»، شهید محمود اكبريان بافقي نوزدهم مهر 1330، در شهرستان بافق به دنيا آمد. پدرش علي اكبر، كشاورزي ميكرد
و مادرش ربابه نام داشت. تا سوم ابتدايي درس خواند. كارگر ذوب آهن بود. سال 1358 ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان
بسيجي به جبهه رفت. بيست و هفتم آذر 1360، با سمت جانشين فرمانده گردان در
گيلانغرب هنگام درگيري با نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره شهيد شد. مزار
وي در گلزار شهداي امامزاده عبدالله زادگاهش قرار دارد
پدرجان :
حال كه با اجازه شما و به فرمان امام امت و به نداى هل من ناصر ينصرنى او براى چندمين بار مى خواهم جواب مثبت بدهم و بگويم لبيك اى نايب امام زمان (عج) و به سوى جبهه هاى جنگ بر عليه كافران بروم وصيت نامه خود را تقديم مى دارم . باشد كه اگر اين وجود ناقابل من نتوانست براى اسلام كارى بكند اين وصيت نامه و اين جسد ناقابلم سرمشق و عبرتى براى ديگران باشد . پدرجان ومادرجان اگر من انشاءالله به درجه رفيع شهادت نائل شدم برايم گريه وزارى نكنيد وافتخار كنيد كه توانستيد جوانى را در راه اسلام و قرآن فدا نماييد و از خداوند بخواهيد كه مرا جزء شهداى صحراى كربلا به حساب بياورد چون خود او شاهد هست كه من هدفى جزء اسلام و قرآن نداشتم واين تصميم را دارم كه تا زنده هستم سرباز و پاسدار جانباز باشم و تا آخرين قطره خونم از هدفم حمايت كنم تا شايد خداوند از روى رحمت بيكرانش گناهان گذشته مرا عفو نمايد.
برادرجان :
برادرجان :
سخنى هم با تو دارم و از تومى خواهم كه هيچ موقع دعاى خير را برايم فراموش نكرده و هدف عاليه خودت كه پيروزى اسلام هست دنبال كنى و به نداى نايب امام زمان هميشه پاسخ مثبت بدهى ، خداى ناكرده او را تنها نگذاريد .
همسرم :
همسرم :
چند كلمه اى هم با تو صحبت دارم ، اميدوارم كه اگر از من بدى ديده اى مرا حلال كنى و بدانيد كه من جز براى اسلام هدف ديگرى نداشته و از تو مى خواهم كه زنى مجاهد براى اسلام باشى و زينبى گونه زندگى كنى و فرزندم ليلا را طورى پرورش دهى كه يك دختر پاك و اسلامى به بار بيايد تا شايد ما بتوانيم با اين عملمان راه حسين (ع) و زينب را ادامه دهيم .
واى مردم محترم شهرستان بافق مى خوا هم صحبتى هم با شما داشته باشم و اول از همگى مى خواهم كه اگربدى ازمن ديده ايد مرا حلال كنيد و دوم بدانيد راهى را كه من انتخاب كردم با چشمى باز و قلبى روشن بود به هدف عاليه خودم رسيدم و از شما هم مى خواهم كه امام امت را تنها نگذاريد كه اسلام را تنها نگذاشته ايد تا پيروزى كامل نصيب ما ملت زجر كشيده شود و فكر نكنيد كه ما نيستيم بلكه در ميان شما هستيم و شاهد عمل هاى يكايك مى باشيم به فرمان قرآن كريم .
واى مردم محترم شهرستان بافق مى خوا هم صحبتى هم با شما داشته باشم و اول از همگى مى خواهم كه اگربدى ازمن ديده ايد مرا حلال كنيد و دوم بدانيد راهى را كه من انتخاب كردم با چشمى باز و قلبى روشن بود به هدف عاليه خودم رسيدم و از شما هم مى خواهم كه امام امت را تنها نگذاريد كه اسلام را تنها نگذاشته ايد تا پيروزى كامل نصيب ما ملت زجر كشيده شود و فكر نكنيد كه ما نيستيم بلكه در ميان شما هستيم و شاهد عمل هاى يكايك مى باشيم به فرمان قرآن كريم .
نظر شما