به فرمان «هل من ناصر ينصرنى» امام اسلحه را به دوش مىگيرم
پنجشنبه, ۰۴ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۵۰
شهید محمدرضا امامي كاظم آباد يكم تير 1346، در روستاي ركن آباد از توابع شهرستان ميبد به دنيا آمد. پدرش يدالله، كشاورز و مقني بود و مادرش معصومه نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه در رشته تجربي بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. چهاردهم مرداد 1362، با سمت تكتيرانداز در حاجعمران عراق بر اثر موج انفجار به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهداي روستاي مهرآباد تابعه شهرستان زادگاهش واقع است
نویدشاهدیزد:
«ولاتقولوا لمن يقتل فى سبيل الله امواتا بل احياء ولكن لاتشعرون»
«به كسانى كه در راه خدا شهيد مىشوند مرده نگوييد، آنها نمردهاند بلكه زندهاند ولى شما اين واقعيت را درك نمىكنيد.» با
درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران و با سلام و درود بيكران به
ارواح پاك تمامى شهيدان از هابيل تا حسين بن على و از حسين تا شهداى
پانزده خرداد و از شهداى پانزده خرداد تا شهداى 7 تير خصوصا شهيد مظلوم
دكتر بهشتى و شهداى محراب همچون مدنيها و دستغيبها و صدوقيها و شهداى راه
اسلام.
اى مادر گرامى:
من
راضى نيستم كه در پشت جنازه من گريه كنى مگر خون رنگينتر از خون على اكبر
امام حسين و قاسم بن الحسن است پس از مادر على اكبر عبرت بگير.
اى پدر رنج كشيدهام:
در
مقابل مرگ من چون سدى استوار و كوهى محكم باشد و همچون شير خروشان باش و
خود را طورى نشان بده كه اگر منافقى ترا ديد از جاى خود بلرزد و خود را در
گوشهاى پنهان كند.
اى خواهرم:
در مقابل مرگ من همچون زينب استوار باش و زينب وقتى خبر شهادت برادرش را
آوردند چون كوه استوار بود و از تو مىخواهم مانند زينب باشى، مىخواهم
وقتى خبر شهادت مرا آوردند رو به درگاه خدا بياورى و خدا را شكر كنى كه
چنين برادرى به تو داد كه در راه خدا جهاد كند و شهيد شود.
شما اى برادرانم:
من
به فرمان پيرجماران، اميد محرومان، اميد مستضعفان، نايب امام زمان، اين
قلب تپنده امت به فرمان «هل من ناصر ينصرنى» او اسلحه را به دوش مىگيرم و
براى مبارزه با كفر صدامى و صداميان و جنايتكاران راه شهر شهادت مىشوم و
اگر توفيق يافتم و خدا خواست به من بنده ناقابل خودش شربت شهادت بنوشاند
اى دوستان:
گواهى
از خدا بخواهيد كه خداوند مرا بيامرزد، امام را دعا كنيد، دعاى كميل و
ندبه و توسل را بخوانيد زيارت عاشورا را فراموش نكنيد و پيرو روحانيت مبارز
و متعهد و پشتيبان ولايت فقيه باشيد و به خانوادههاى شهدا سر بزنيد و در
غم و شادى و مشكلات آنان شريك باشيد.
خواهران هموطنم:
مىخواهم
كه با حجاب اسلامى خود ضربه محكمى بر اين پوسيدگان و منافقين بزنيد و به
خدا قسم اگر شما حجاب را فراموش كنيد بدانيد كه خون شهدا را پايمال كرده و
خداوند از شما راضى و خشنود نخواهد بود.
اى برادر محصل:
از شما مىخواهم كه درسهايتان را رها نكنيد و درس بخوانيد تا در بتوانيد
در آينده براى اين مملكت فايدهاى داشته باشيد و قرآن را فراموش نكنيد و از
شما مىخواهم كه در جلسههاى قرآن شركت كنيد .
اى معلمين متعهد و ارجمند:
نقش شما نقش انبياست بياييد و كتابهايى درباره اسلام و قرآن بخوانيد و
براى اين جوانان محصل بيان كنيد، به خدا قسم اگر به اين نونهالان كمك نكنيد
مسئول هستيد و اگر يك لحظه غافل شويد اين نونهالان و اين غنچههاى
نوشكفته، پژمرده مىشود و از شما مىخواهم كه دعاى امام را فراموش نكنيد. نظر شما