مدیون شهید محمدرضا یوسفی هستیم
نوید شاهد یزد: شهيد محمد رضا يوسفي در سال 1348 چشم به جهان گشود و در دامان پرمهر و عطوفت خانوادهاي مومن وصادق پرورش يافت، دوران طفوليت را چون ديگر كودكان در محيط خانواده و روستا سپري ساخت و در سن 6 سالگي وارد دبستان شد.
فعاليت وي از محيط دبستان آغاز ميشود، آنگاه كه احساس ميكند كه ميتواند در رفع مشكلات و نارسايي هاي مدارس و مساجد موثر باشد به ميدان ميشتابد و در آغاز با گفتن اذان و مكبر نماز جماعت شروع ميكند. شهيد محمد رضا در سن 11 سالگي وارد دوره راهنمايي شده و فعاليتهاي اجتماعي و مذهبي او در اين موقع به اوج خود ميرسد.
شهيد محمد رضا يوسفي در سن 14 سالگي وارد دوره دبيرستان شد، در اين موقع با همكاري سپاه پاسداران و همت برادران حزب الهي و شهيد يوسفي پايگاه مقاومت شهيد مطهري در اسفند آباد داير گرديد و ايشان از جمله كساني بود كه در تداوم اهداف پايگاه و حفظ و حراست از وظايف محوله نهايت سعي و دقت خود را مبذول ميداشت.
در آذر ماه سال 66 در يكي از اعزامهاي طرح لبيك يا خميني به همراه عده اي از برادران راهي جبهه هاي حق عليه باطل گرديد، در اين موقع شهيد يوسفي پانزده ساله بود، (اگر چه قبلا هم براي اعزام به جبهه مراجعه نموده ولي بدليل سن كم موفق به اعزام نشده بود.) پس از اعزام به مدت سه ماه در غرب كشور به نبرد با كفار بعثي عراق و اشرار داخلي پرداخت و در نامه هايي كه از جبهه ميفرستاد ضمن تشويق ديگران جهت حضور در جبهه ها، فوز عظيم شهادت را از خداوند طلب مينمود و سفارش ميكرد كه امام را دعا كنيد و از خداوند بخواهيد تا ما را در هدفمان كه شهادت في سبيل لله است موفق بدارد، پس از مراجعت از جبهه با اظهار تاسف از اينكه چقدر كم سعادت بوده ايم كه خداوند شهادت را نصيب ما نساخت به فعاليت كماكان خود در پايگاه و كتابخانه و مدرسه و مسجد ادامه ميداد اما مرغ وجودش در جاي ديگري سير ميكرد گويا آنچه را كه ميخواست در اين مكان نمييافت.
محمد رضا بعد از اتمام سال اول نظري به علت نبودن كلاس دوم راهي شهر ابركوه گرديد و در دبيرستان شهيد حقدوست به ادامه تحصيل اشتغال ورزيد و اين فرصتي بود كه برادر عزيزمان در اوقات فراغت با استفاده از كتب موجود در كتابخانه هاي شهر ابركوه نهال خويش را بپروراند و حسيني وار خود را آماده حركت در كربلا نمايد.
شهيد محمد رضا يوسفي هنوز امتحانات نوبت آخر كلاس سوم را به پايان نرسانيده بود كه مجددا راهي جبهه هاي نور عليه ظلمت گشت وي با كاروان راهيان قدس اعزام شده بود، در شما ل فكه به ادامه نبرد با مزدوران بعثي پرداخت و در پاتك سنگيني كه عراق انجام داد پس از رشادتي كه از خود نشان داد و آنچنان كه همراهان ايشان ميگفتند ايثار او و همسنگرانش در سركوب پاتك بود كه عراق مجبور به عقب نشيني شد.
پس از بازگشت از جبهه كلاس سوم را كه نا تمام گذاشته بود با موفقيت به پايان رسانيد و در كلاس چهارم به صورت متفرقه به ادامه تحصيل مشغول گرديد، با اين حال شهيد محمد رضا يوسفي ضمن ثبت نام در آزمون تربيت معلم با جديت و پشت كار عجيبي به مطالعه دروس خود پرداخت و موفق گرديد همزمان با اخذ مدرك ديپلم در تربيت معلم پذيرفته شود.
آنگاه در مركز تربيت معلم آباده ثبت نام نموده و لي به جاي حضور در كلاسهاي درس براي سومين بار داوطلبانه عازم جبهه هاين برد شد تا مرغ دلش را كه در هواي ديدار كربلاي حسيني پر ميزد رام سازد.
سرانجام در تاريخ 29 آبان 66 در عمليات غرور آفرين نصر 8 طييك عمليات متهورانه در منطقه ماووت عراق به درجه رفيع شهادت نايل آمد و به آرزوي ديرينه خود كه همانا شهادت في سبيل لله بود رسيد.
منبع: مرکز امور اسناد و ایثارگران یزد