نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

دلنوشته/ پدرم هنوز در رفاقت حسابت می‌کنم

دلنوشته/ پدرم هنوز در رفاقت حسابت می‌کنم

کاش در کنارم حضور داشتی، هر لحظه به تو فکر می‌کنم دلم آرام می‌شود و هر وقت برای تو می‌نویسم دلخوشم و دلم می‌خواهد برای تو بیشتر و بیشتر بنویسم و به دست فرشته‌ها بسپارم که برای تو بیاورند، جملاتم را می‌نویسم و در ذهنم مرور می‌کنم و بار‌ها و بار‌ها جملات تکرار می‌شوند. پدرم هنوز در رفاقت حسابت می‌کنم، چقدر دلم برایت تنگ شده است.
شهادت در شب عروسی برادر

شهادت در شب عروسی برادر

خواهر شهید بانقلانی در ذکر خاطره ای می گوید: می خواستم مهدی آن گونه که خواست خودش بود در شادترین روز زندگیمان که عروسی برادر بزرگم بود شرکت کند به همین خاطر به هر طریقی خواستیم با او تماس بگیریم و او را در جشن و شادی خودمان شریک کنیم اما متاسفانه امکان برقراری تماس نبود، غافل از اینکه برادرم مهدی همان شب به آرزویش رسیده بود. در ادامه این خاطره را بخوانید.
شهادت در شب عروسی دوست صمیمی

شهادت در شب عروسی دوست صمیمی

شهید «رضا فاضلی» از شهدای بسیجی استان ایلام است که اردیبهشت ۱۳۶۰ در جبهه میمک به درجه رفیع شهادت نایل آمد. خانواده شهید می‌گویند رضا برای حضور در مراسم عروسی یکی از بهترین دوستانش به مرخصی آمده بود. اما وقتی شنید در منطقه میمک حمله شروع شده خود را به جبهه رساند و در همان شب عروسی دوستش به آرزوی دیرینه خود رسید.
«اول راه کربلا را باز می‌کنیم و بعد راه قدس»

«اول راه کربلا را باز می‌کنیم و بعد راه قدس»

شهید «سید محمود موسوی» از شهدای ارتش در یادداشتی که از خود به یادگار گذاشته، نوشته است: «به یاری خداوند تبارک و تعالی و بازوی پرتوان رزمندگان اسلام، امسال سال پیروزی رزمندگان اسلام خواهد بود، انشااله همه پشت سر امام امت نماز را در کربلا برگزار می‌کنیم و وقتی راه کربلا را باز کردیم انشاالله می‌رویم قدس را هم فتح می‌کنیم و پشت سر امام امت نماز جماعت را در قدس برگزار می‌کنیم و این توفیق با خداوند می‌باشد.»
منم طفلی آواره با قلبی پاره پاره!

منم طفلی آواره با قلبی پاره پاره!

شهيد «رحمان عبدالی» از شهداي جنگ تحميلي است. وی دارای ذوق هنری سرشاری بود و شعری برای بچه های آواره فلسطین سرود که در سالهای جنگ در مجله «جنگ و زندگی» ویژه بنیاد و امور مهاجرین به چاپ رسیده است كه در ادامه تقديم حضورتان مي شود.