برگی از خاطرات
«رزمندگان بسیاری از پایگاه و کارخانه به جبههها میرفتند و من هم عجیب علاقمند شده بودم که بروم جبهه، به همین دلیل طاقت نیاورده و با وجود اینکه همسرم 6 ماهه باردار بود و به سختی او را راضی کردم، اول دی ماه سال ۱۳۶۰ و برای اولین بار از طریق بسیج کارخانجات عازم جبهه شدم ...» ادامه این خاطره از آزاده و جانباز «عزیزالله فرجیزاده» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۵۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۴
فرازی از وصیتنامه شهید «سیفالله اینانلوخوجالو»
شهید «سیفالله اینانلوخوجالو» در وصیتنامهاش آورده است: «ما پرچمدار حسین(ع) هستیم و راه حسین(ع) را انتخاب کرده و مانند انصار حسین (ع) از اسلام دفاع خواهیم کرد...»
کد خبر: ۵۵۸۵۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «فخرالدین فلکنازی» میگوید: «شهید اخلاق خیلی خوبی داشت، با همه صمیمی بود مخصوصا با من و مادرش. داشتم تلویزیون نگاه میکردم که شبکه خبر به صورت زیرنویس نوشته بود که حادثهای در رزمایش رخ داده است و 19 نفر شهید شدهاند، در آن لحظه حدس زدیم که احتمالا یکی از شهدا پسرمان باشد.»
کد خبر: ۵۵۸۵۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۴
وصیت نامه شهدا
شهید «یحیی حیدری» در وصیتنامهاش مینویسد: «به خدایی که من و تو را آفرید، سوگند که خدا را حس میکنم و میروم به سویش. خداوند به شما دو وظیفه داده و شما هرطوری که آن دو وظیفه را انجام دهید، شما را امتحان میکند.»
کد خبر: ۵۵۸۵۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۳
خاطرات شفاهی همسر شهید؛
همسر شهید "محمد هراتی" در توصیف همسرش گفت: «او بسیار مومن و با اخلاق بود. در دوران انقلاب در همه راهپیمایی ها شرکت می کرد. چهار سال از ازدواج ما نگذشته بود که به جبهه رفت و به شهادت رسید.»
کد خبر: ۵۵۸۵۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۳۰
خاطرات شفاهی همسر شهید؛
همسر شهید "مجتبی حسینی" در خاطراتی از همسر شهیدش گفت: «روزی که مجتبی میخواست به جبهه برود من به او یادآور شدم که بچههایش کوچک هستند و بدون حضور او نمیتوانم از عهده مراقبت آنها بر بیایم اما مجتبی تصمیمش را گرفته بود و ما را به خدا سپرد و رفت.»
کد خبر: ۵۵۸۵۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۲
خاطرات شفاهی همسر شهید؛
خانم شریفی همسر شهید "غلامرضا محمدی" در خاطراتی از همسر شهیدش گفت: «سال 1364 به خواستگاری من آمد و بعد از دو ماه ازدواج کردیم. او بسیار خوب و مهربان بود، بعد از تولد اولین فرزندم هرچه اصرار کردیم حالا به جبهه نرو قبول نکرد. از دیدن فرزندش بسیار خوشحالی می کرد. میخواست عکس یادگاری از خودش و فرزندش داشته باشد که نشد و باید میرفت و دیگر هرگز بازنگشت.»
کد خبر: ۵۵۸۵۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۳
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
حمیده سادات شاه سیدی همسر شهید "سید عاسم موسوی" در خاطراتی از همسر شهیدش گفت: «من دختری بودم که خیلی دوست داشتم به جبهه بروم. دلم میخواست حداقل همسر جانباز شوم تا کمکی باشم. همه خواستگارها را رد میکردم و فقط میخواستم با جانباز ازدواج کنم تا اینکه سید عاسم به خواستگاری ام آمد.»
کد خبر: ۵۵۸۵۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
حاج حسین پدر شهید "الیاس محمدی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «الیاس بسیار مودب و باوقار بود، به سن جوانی که رسید به ما خیلی احترام میگذاشت. به عضویت بسیج درآمده بود و شبها به پایگاه میرفت و روزها در مدرسه درس میخواند. وقتی شهیدی میآوردند میگفت من از مادران شهدا خجالت میکشم و برای همین به جبهه رفت.»
کد خبر: ۵۵۸۵۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید "اسماعیل بیات شهبازی" در خاطراتی از وصف اخلاق فرزندش گفت: «او بسیار با اخلاق و مهربان بود. به پدر و مادر خود بسیار محبت می کرد و از هیچ کاری برای ما فروگذار نبود.»
کد خبر: ۵۵۸۵۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید "اردشیر برخورداری" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «شش ماه به سربازی رفت و گمنام شد. هر اسیری آمد من قاب عکس شهید را برمی داشتم و به بهانه ای به خانه اسرا می رفتم و سراغ گمشده ام را می گرفتم.»
کد خبر: ۵۵۸۵۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید "ابراهیم داود آبادی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت:«ابرهیم خیلی با دیانت و اهل نماز و روزه بود. روزی به اتاق رفته بود و در را روی خودش را بسته بود وقتی داخل رفتم گفت مادر میخواهم وصیت نامه بنویسم. و وقتی من گفتم ان شالله داماد بشوی تو جوان هستی. از من خواست که جز شهادت برای او دعای دیگری نکنم.»
کد خبر: ۵۵۸۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۸
خاطرات شفاهی جانباز تقی تنها؛
جانباز 70 درصد تقی تنها در خاطراتی از شلمچه گفت: «همسنگرم شهید مرتضی یاری مورد اصابت خمپاره قرار گرفته بود و طلب آب می کرد. فردی که برای آب رفت او را هم زدند و هر دو پایش قطع گردید. سپس من راهی شدم که من هم آسیب دیدم.»
کد خبر: ۵۵۸۵۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۸
برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
«تمام بیمارستانهای صحرایی را هم گشتیم. نبود. جنازه برادرم ناپدید یا بهتر بگویم در خاک کشور خودش مفقود شده بود. رفتیم معراج شهدا . آنجا یک سری جنازههایی بود که ناشناخته بودند. مثلاً پا بود، دست بود، دندان بود و به این شکل، نگاه میکردیم تا شناسایی کنیم ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۵۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۳
کلیپ گرامیداشت زادروز شهدا ی آبان استان هرمزگان به همت اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران این استان تهیه و تولید شده است که در ادامه تقدیم علاقمندان میشود.
کد خبر: ۵۵۸۵۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۱
«در انرژی اتمی بودیم، شبها مهدی شالباف برای استراحت دیر میآمد و لحظهای هم که دیر میآمد به بچههای گردان سر میزد و پتوهای آنان را به رویشان میانداخت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۸۵۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۳
فرازی از وصیتنامه شهید «داود مردانی»؛
همزمان با سالروز شهادت «داود مردانی» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «هر شخص پایبند به اسلام و قرآن باید در راه خدا جهاد نماید؛ بنابراین در این موقعیّت حساس تک تک ما مسئول هستیم تا در راه خدا جهاد کنیم و اگر خدا خواست شربت شهادت را بنوشیم ...»
کد خبر: ۵۵۸۵۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۳
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «محمد دهقانی سیاهکی» میگوید: «کسانی که شهید را میشناسند، اسمش را پلنگ گذاشته بودند. در ایام شهادت امام علی(ع) و ماه رمضان بود که شهید با لب تشنه به شهادت رسید. شهید همیشه میگفت از خدا بخواهید به جای ثروت، مرگ با عزت نصیبتان کند.»
کد خبر: ۵۵۸۵۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید «محمدرضا مشتاقی» نقل می کند: محمدرضا، وقتی خبر شهادت شهیدی را می شنید، بسیار افسرده می شد و با تاثر می گفت: خوش به حالش که شهید شد و می گفت: وقتی در جبهه هستم اصلا به چیزی به جز پیروزی اسلام و شهادت فکر نمی کنم. ما دل از دنیا بریده ایم و با خدایمان پیمان بسته ایم تا در راهش شهید بشویم.
کد خبر: ۵۵۸۵۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۳
وصیتنامه شهید «محمدرضا حسینیان مقدم»
شهید محمد رضا حسینیان مقدم، بيستم مرداد 1346، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود و 21 دیماه 1365 در شلمچه در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید. وی در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است: امیدوارم که با ریختن خون ما راه کربلا و قدس باز شود.
کد خبر: ۵۵۸۵۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۳