«یکبار با آقای رجایی از دفترشان برای اقامه نماز خارج شدیم. ناگهان پیرمردی روستایی به محض دیدن آقای رجایی بلند شد و یقه ایشان را محکم گرفت. یکی از محافظان به او نهیب زد این چه کاری است که میکنی، اما آقای رجایی با آرامش گفت کاری نداشته باشید، بگذارید حرفش را بزند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «محمدعلی رجایی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۷۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
خاطرات شفاهی خانواده های شهدا؛
پاسدار شهید «محمد صادق محمدی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که خرداد ماه ۱۳۶۷ در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. برادر شهید میگوید: من، پدر و برادرم با هم همرزم بودیم که پیکر برادرم «محمدصادق» بیست و هشت ماه مفقود بود و اتفاق جالبتر اینکه توسط پدرم تفحص شد.
کد خبر: ۵۳۷۷۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
«یک روز از امیر پرسیدم چرا قرآن زیاد تلاوت و حفظ میکند، گفت: دوستی داشتم که ایشان زیاد قرآن حفظ میکرد، اما وقتی شهید شد شب دوستم را در خواب ببینم و از او بپرسم آیا حفظ کردن آیات قرآنکریم، درجات شهید را در آخرت افزون میکند؟ ...» ادامه این خاطره از شهید «امیر اسداللهی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۷۷۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
خاطرات شفاهی خانواده شهدا؛
شهید «فرمان ملک احمدی» از شهدای بسیجی دفاع مقدس استان ایلام است که تیرماه 1366 در جبهه کردستان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. فرزند شهید می گوید: من از پدرم خاطرات زیادی ندارم چون موقع شهادتشان سن زیادی نداشتم اما همیشه به مادرم تأکید کرده که دخترانم حجابشان را خوب رعایت کنند تا ادامه راه شهدا باشند. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۳۷۷۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۵
«روزی امیر به زیرزمین خانه رفت و دنبال چیزی میگشت. به دنبالش رفتم و پرسیدم: پسرم دنبال چیزی میگردی گفت: دنبال کفش. کفشهایم پاره شده دنبال کفشهای برادرم، رسول میگردم تا اگر اندازهام میشود بردارم و بپوشم ...» ادامه این خاطره از شهید «امیر اسداللهی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۷۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۵
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حجت الله ملک پور» گفت: وقتی روی پیکر پسرم را برداشتند نگاهش که کردم چشم هایش را باز کرد در حالی که همه میگفتند بسته است.
کد خبر: ۵۳۷۶۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۳
همسر شهید «سیدعلی حسینی» نقل میکند: «بعد از عقدمان، خواهرم شبِ نیمه شعبان ما را دعوت کرد. تمام مدتی که آنجا بودیم، سیدعلی با شوهر خواهرم در مورد شهید سیدامیر حسینی با هم حرف زدند. حال همسرم دگرگون و نگاهش پر از حسرت بود. رفتارش نگرانم میکرد.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه خاطرات ی از این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۵۳۷۶۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «حمیدرضا عزیزی» از شهدای ارتش استان ایلام است که مرداد ماه ۱۳۶۵ در جبهه قلاویزان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر شهید میگوید حمیدرضا به عبادت مخصوصاً نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۷۶۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «هادی زینل زاده» از فرزند خود چنین میگوید: از لحظهای که متوجه شد جنگ شده گریه میکرد و لحظه شماری میکرد تا به جبهه برود. همیشه به من میگفت مادر تقصیر از شما است که نمیگزارید من به جبهه بروم. وقتی بیتابی هادی را دیدم راضی شدم به جبهه برود. فیلم مصاحبه با این مادر شهید معزز را در ادامه ببینید.
کد خبر: ۵۳۷۶۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۲
خاطرات شفاهی مادران شهدا
زیورغریبی مادر شهید «اروج براتی» میگوید: «چون همسر و برادرم در جبهه بودند، به او میگفتم: شما پیش من بمان و به جبهه نرو. او در پاسخ گفت: نمیتوانم در خانه بمانم و شهید شدن دوستانم را ببینم. ولی من باز درخواستم را تکرار می کردم و دفعه بعد گفت: مگر خون من از بقیه رنگینتر است... اگر شهید شوم، افتخاری است که نصیب هرکس نمیشود.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۷۶۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۲
«بعضی افراد ناراحتی جدی خود را از نظر پزشکان پنهان میکردند تا از گزند احتمالی ممانعت از اعزام به حج دور بماند. این داستان خیلی به روزهای ثبتنام برای اعزام به جبهه شبیه بود آن روزها افراد کم سنوسال که به دلیل لزوم ارائه اجازه والدین مجبور به دست بردن در شناسنامه میشدند و تازه اول مشکل را در ستادهای اعزام برای خود درست میکردند مشابهتهای زیادی بین این سفر و اعزام به جبهه به چشم میخورد ...» ادامه این خاطره از شهید جانباز «مجید نبیل» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۷۵۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «عبدالحسین چادله» در عملیات والفجر ۱۰ اسفندماه ۱۳۶۶ جبهه شاخ شمیران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. وی چون خودش بسیار خوش برخورد و همیشه لبخند بر لب داشت مدام توصیه می کرد در سوگ من زیاد غمگین نباشید، زیرا دشمنان اسلام را خوشحال میکنید، بدانید که صبر و استقامت شما چشم آنان را کور میکند. در ادامه فیلم این مصاحبه شفاهی تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۷۵۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «خسرو بهرامی» از فرزند خود چنین می گوید: خداوند پسرم را منحصر به فرد آفریده بود. او با اخلاق بود و حوصله زیادی را به خرج می داد و اگر کسی از او درخواستی می کرد دست رد به سینه او نمیزد. فیلم مصاحبه با این مادر شهید معزز را در ادامه ببینید.
کد خبر: ۵۳۷۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۱
برگی از خاطرات «مریم قزوینی»؛
«بعد از انقلاب تدبیر اکثر مردم حامی امام، ایثارگری و پیشقدم شدن در جهت آبادانی کشور بود بر این اساس سال ۵۸ من و دوستانم وارد جهاد سازندگی شدیم ما فعالیت خود را با تشکیل کلاس اصول عقاید آغاز کردیم ...» ادامه این خاطره از زبان «مریم قزوینی» از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۷۵۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۱
خاطرات شفاهی جانباز هفتاد درصد ایلامی؛
جانباز هفتاد درصد «خداداد میری» از خیرین استان ایلام متولد ۱۳۴۳ از همان زمان نوجوانی جهت دفاع از میهن اسلامی داوطلبانه وارد جبهه شد. در جبهه آرپیچی زن بود. پس از شرکت در عملیاتهای متعدد چهارم مردادماه ۱۳۶۷ در جبهه مهران بر اثر اصابت ترکش به ناحیه دست و کمر به درجه رفیع جانبازی نایل آمد. در ادامه فیلم مصاحبه با این جانباز گرانقدر تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۷۵۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا
ساره یوری مادر شهید «مهدی لیاقی» میگوید: «زمانی که خبر شهادتش را به من اطلاع دادند، نمیدانستم باید خوشحال باشم که فرزندم در راه دفاع از خاک کشورش به مقام شهادت رسیده است یا از اینکه فرزندم را از دست دادهام، ناراحت باشم... هر کاری می کردم نمیتوانستم باور کنم تا اینکه پیکرش را برای من آوردند.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۷۵۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۱
برگرفته از نامههای دانشآموزان به شهدا؛
«ببخش اگر وارث خوبی نبودهایم کاش بدانی که چقدر نیازمندیم به دعایت، به دعای تو که عرفان در وجودت خلاصه شده و معنا یافته اگر بدانید چقدر مشتاقم از عروج عرفانی و پرواز ملکوتیات برایم بگویی ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۷۴۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «ایرج شرافت دارگانی» از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. مادر این شهید والامقام روایت میکند: «قبل از شهادتش از من خواهش کرد: مادر میخواهم ببینم استقامتت چقدر است. اگر سر خاک شهیدان رفتی، اول سر خاک شهید دیگر برو، بعد به سر خاک من بیا.»
کد خبر: ۵۳۷۴۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۰
پیرامون شهید «قاسم میرحسینی»:
همرزم شهید میرحسینی می گوید: فاصله ما با تانکها فقط چند قدم بود، ناچار به طرف آنها نارنجک پرتاب کردیم ولی عمل نکرد. مانده بودیم چه کنیم ، که یکباره خدمه و نیروهای تانکها ناچار شدند از تانکها خارج شوند و بچه ها فرصت کردند تا آنها را با کلانش بزنند، آن روز یادآوری درس حاج آقا باعث شد تا با خونسردی و آرامش ، بیچارگی تانکهای دشمن و شکست آنها را ببینیم.
کد خبر: ۵۳۷۴۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۸
روایتی خواندنی از آزاده سرافراز «حاج محمد صالح مرادی» در روز عرفه؛
آزاده سرافراز «حاج محمد صالح مرادی» می گوید: سه روز مانده بود به روز عرفه و بچه ها تصیم گرفتند روز عرفه را روزه بگیرند. ناگاه یکی از سربازان عراقی به نام خبات که کُرد و اهل سلیمانیه عراق بود آمد و به ما گفت بچه ها با هم غذا نخورید، تا بعثی ها نیامده اند...
کد خبر: ۵۳۷۴۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۸