خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «عباس زراعتفرد کلوئی» میگوید: «خیلی به راه اسلام علاقه داشت. شهید به من وصیت کرده بود که سعی کنم دخترانمان را زینبی تربیت کنم، آنها را باسواد بار بیاورم و مانع رفتنش به جبهه نشوم.»
کد خبر: ۵۵۶۲۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «حسن بمانی» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «هنگام ورود به اردوگاه اسارت به ما خوش آمدگویی می کردند و بی هوا چنان سیلی محکمی به ما می زدند که محال بود به زمین نخوریم.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۶۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا
فاطمه نامنی مادر شهید «مرتضی قربانی» می گوید: سه روز قبل از اینکه خبر شهادت پسرم را بیاورند در خواب دیدم او کنار نهر آبی نشسته و ساکش هم در دستش بود بسیار خوشحال بود و می گفت مادر منتظرم باش و تا سه روز دیگر به خانه باز می گردم بعد از سه روز خبر آوردند پسرم به شهادت رسیده است.
کد خبر: ۵۵۶۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
فاطمه نجفی همسر شهید «رحمتالله اسماعیلی» میگوید: «رحمتالله دستش به خیر بود. هر جا نیازی به کار خیری بود پیشقدم بود. یادم میآید یکبار به دیدن یکی از بستگان رفته بودیم و او در بستر بیماری بود. رحمتالله که شرایط را دید در پرداخت هزینه بیماری به او کمک کرد.»
کد خبر: ۵۵۶۲۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «صمد سلامتی هرمزی» میگوید: «از بچگی پایبند اعتقادات مذهبی بود. وصیت کرده بود اگر به شهادت رسیدم، هرجا دلتان خواست جسمم را به خاک بسپارید. از مسئولین میخوام قدر شهدا را بدانند زیرا هر چه که داریم از وجود شهدا و انقلاب است.»
کد خبر: ۵۵۶۲۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «مؤمنی» می گوید: «پسرم همیشه آرزوی شهادت داشت و خوشحال در راه اسلام جان خود را از دست داد، بارها می گفت پایان زندگی مرگ است، پس چه بهتر با شهادت که بهترین مرگ است برویم.» در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۶۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۸
گفتگوی تصویری با همسر شهید «حیات بزهکار»
«ثریا حیدری» میگوید: عموی من، فرمانده شهید بود و از طریق ایشان ما با هم آشنا شدیم. یکی از مواردی که من حیات را برای ادامه زندگی انتخاب کردم مؤمن و با خدا بودنش بود.
کد خبر: ۵۵۶۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
فاطمه رمضانی مادر شهید «حمید رمضانعلی» میگوید: «حمید زمانی که وقتش آزاد بود کتاب و مقاله مینوشت. به دانش آموزان درس میداد و شور کمک به همنوع در وجودش موج میزد. زمانی هم که جنگ تحمیلی شروع شد به جبهه رفت. من راضی به رضای خداوند هستم که فرزندم در راه دفاع از کشورش به شهادت رسید.»
کد خبر: ۵۵۶۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۸
خاطرات شفاهی خانواده های شهدا؛
همسر و مادر شهیدان «ملکی» می گوید: وقتی پسر بزرگم «عباس» شهید شد ما هر روز سر مزارش می رفتیم و پدر با حسرت به فرزند می گفت خوش به حالت برای جایگاهت دعا کن و مرا بطلب و سرانجام پدر عباس به همراه پسرم باقر که آرزوی ادامه راه برادر داشت در بمباران هوایی مناطق مسکونی به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۶۱۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
خدیجه ناظری مادر شهید «حمیدرضا عبدالرحیمی» میگوید: «حمیدرضا ۱۴ساله بود که عزم رفتن به جبهه را کرده بود. من به او میگفتم پسرم درست را بخوان و هنوز سنت کم است برای جبهه رفتن. میگفت امام فرموده باید بروم.»
کد خبر: ۵۵۶۱۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷
پدر شهید بلبلی نیا:
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با والدین شهید بزرگوار «ایوب بلبلی نیا» به مصاحبه پرداخته است. پدر این شهید بزرگوار چنین روایت میکند: «آخرین بار که فرزندم قصد اعزام به جبهه های جنگ را داشت، مادرش لباس رزم را بر تنش کرد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۶۰۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۵
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «حسین دهقانی دودوی» میگوید: «مرد خیلی خوب و مهربانی بود. مرتب به خانواده و دوستانش سر میزد و صلهرحم را به جا میآورد. یک روز که به مرخصی آمده بود گفت این بار که بروم دیگر باز نمیگردم تا اینکه مرخصیشون تموم شد و به جبهه برگشتن و شهید شدن.»
کد خبر: ۵۵۶۰۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷
گفتگوی تصویری با همسر شهید «حمیدرضا نظری»
«بتول محمدی لعل آبادی» میگوید: حمیدرضا بسیار مهربان و دلسوز بود، مدت کمی با هم زندگی کردیم، همیشه میگفت: من شهید میشوم و فرزندمان را نمیبینم، همین طور هم شد.
کد خبر: ۵۵۶۰۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۴
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهیده «زینب داستار» میگوید: «شهیده خیلی به واجبات معتقد بود، در تمام مراسمات شرکت میکرد و همیشه نمازش را به جماعت میخواند. گفت میخواهم جهت زیارت امام حسین (ع) به کربلا بروم، بهش گفتم فعلا نرو، اوضاع خراب است و ممکن است کشته شوی، گفت برای من افتخار است که تو راه حرم کشته شوم.»
کد خبر: ۵۵۵۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۴
جانباز هفتاد درصد ایلامی:
«حمید آلی آبادی» دکترای رشتۀ علوم سیاسی و جانباز هفتاد درصد استان ایلام، سال ۱۳۶۱ به صورت داوطلب و سپس از طریق تیپ ۱۱ امیرالمؤمنین (ع) به جبهه اعزام شد و پس از رشادتهای فراوان، در سال ۱۳۶۴ در جبهه قصرشیرین به درجه رفیع جانبازی نایل آمد. دکتر آلی آبادی در خصوص تأثیر دفاع مقدس بر زندگی مردم ایران و خصوصاً جوانان خاطرنشان کرد: جوانان ما باید با ایثار و شهادت، اقتدار و سربلندی خودشان را به جهانیان ثابت کنند.
کد خبر: ۵۵۵۹۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
حاجیه خانم نسا شرکا مادر شهید «علی اکبر شرکا» میگوید: «بعد از شهات علی اکبر در کوههای حاج عمران، پیکرش را بعد از هفت سال هفت سال آورند وقتی به دیدنش رفتم پیکرش سالم بود، دعاهای داخل جیبش هم سالم مانده بودند و الان آنها را به یادگار نگه داشتهام.»
کد خبر: ۵۵۵۹۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
«جلال زارعی» میگوید: یکی از دلخراشترین روزهای اوایل جنگ تحمیلی در کرمانشاه، بمباران مدرسه ابتدایی و درمانگاه بود.
کد خبر: ۵۵۵۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲
گفتگوی تصویری با همسر شهید «منوچهر رستمی باوندپور»
«قدم خیرکاوهای» میگوید: همسرم به جبهه میرفت. همیشه میگفت؛ من شهید میشوم که از او پرسیدم تو از کجا میدانی، اینطور نگو در جواب گفت؛ خواب دیدهام شهید میشوم اما تو از بچههایم مراقبت کن و آنها را به کسی نسپار.
کد خبر: ۵۵۵۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
ناصر کرداری پدر شهید «حسین کرداری» میگوید: «حسین با شروع جنگ تحمیلی شور حضور در جبهه را داشت. او دوران دبیرستان را سپری میکرد و از آنجا راهی جبهههای حق علیه باطل شد. جبهه برایش مکانی مقدس شده بود و در اخلاق و رفتارش تاثیر گذاشته بود و نورانی شده بود.»
کد خبر: ۵۵۵۸۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲
خاطرهنگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «محسن زارع زاده» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت میکند: «پس از زخمی شدن اسیر شدم و مرا به اورژانس بردند. پزشک شیعه عراقی از دیدن من خوشحال شد و مرا مداوا کرد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۵۸۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲