نوید شاهد - مادر شهید "علی الیاسی" نقل میکند: «زنی از اهالی روستای تویه، روزی نزد من آمد و خوابی را که درباره على دیدهبود برایمان تعریف کرد: «علی گفته به مادرم سلام برسانید و بگویید هر زمان که میخواهد بر سر مزار من بیاید، اول بر سر خاک فلانی ... که مادر ندارد، برود ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۵۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۳
نوید شاهد - همسر شهید "سیدحسین سیدمومنی" نقل میکند: «شب آخر که قصد رفتن به جبهه را داشت صدایم زد و گفت: لعيا! بیا کمی با هم حرف بزنیم! کنارش نشستم. چشمهایش پر از اشک شدهبود. گفت: از من راضی هستی؟ ...» نوید شاهد سمنان در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
نوید شاهد - مادر شهید "علی الیاسی" نقل میکند: «دفعه آخری که علی به مرخصی آمد برایمان تعریف میکرد که بعضی از دوستان در جبهه به من پشنهاد دادند که بیایید همگی فرار کنیم ولی من به آنها پاسخ دادم: «چنین کاری را نمیکنم و پدر من، پدر شهید آیندهاست ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۴۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
خصوصیات فردی شهید زرمیک داودیان از شهدای مسیحی
نوید شاهد - من برادر کوچکتر او بودم روز آخر که به همراه دو برادر دیگرم او را به میدان راه آهن می رساندیم نزدیک به (عید پاک) مسیحی بود پدر و مادرم اصرار داشتند که زرمیک بماند و همراه خانواده باشد، او اصرار به رفتن نمود و می گفت همه همرزمانم منتظر من هستند و حتما بایستی برگردم.
کد خبر: ۴۸۹۲۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
در قسمتی از پیام امام خمینی(ره) در پی شهادت شهید نامجوی و همراهانشان بیان کردند: اینان خدمتگزاران رشید و متعهدی بودند که در انقلاب و پس از انقلاب با سرافرازی و شجاعت در راه هدف و در حال خدمت به میهن اسلامی به جوار رحمت حق تعالی شتافتند.
کد خبر: ۴۸۹۲۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
نوید شاهد - برادر شهید "سیدعلی تقوی" نقل میکند: «آن روز سیدعلی به بنیاد رفتهبود و وسایل سیدابوالفضل را تحویل گرفتهبود. همه را یکبهیک به مادر نشان میداد. حتی لباسهای خونیاش را و گفت: لباسهای برادرم که خونيه، من همین لباسها رو میخواهم بپوشم و به جبهه بروم.» نوید شاهد سمنان توجه شما را به خاطراتی از این شهید گرانقدر جلب میکنیم.
مادرم گفت: «تو با این سن کم نمیتونی بری.» اما سیدعلی کاری به اعداد و
کد خبر: ۴۸۹۱۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۸
یادی از شهید ریچارد ابراهیم امرود آغاج از شهدای مسیحی
نوید شاهد - سلام عرض می کنم از ظریف ترین لایه های وجودی قلب و روحم به شما خانم مهربان و تسلیت عرض می کنم و از خداوند متعال برای شما صبر خواهانم.
کد خبر: ۴۸۹۱۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۵
نوید شاهد خراسان جنوبی دفترچه خاطرات شهید "غلامرضا حیدری" را منتشر می کند. او روز دوازدهم خرداد ماه 1344 در روستای اسفدن از توابع شهرستان قائنات متولد و روز هجدهم شهریور ماه 1364 در محل پیرانشهر کردستان به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۹۰۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
خاطرات شهید عبدالمجید خضری یکی از شهدای اهل تسنن
نوید شاهد - از خدمت آمده بود خیلی معنوی و مهربان شده بود.پنج ماه در منطقه فکه بود، می خواست جهت دیدار به مرخصی بیاید. رفته بود پهلوی دوستش و گفته بود: «من 14 روز مرخصی گرفتم می روم محل و برمی گردم.»
کد خبر: ۴۸۸۸۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
خاطرات شهید جاسم خادمی از شهدای اهل تسنن
نوید شاهد - به عنوان سربازی به جبهه اعزام گردید. 11 ماه در آنجا بی سیم چی بود. چند روز به او مرخصی دادند و جهت دیدار به منزل آمد. روز مرخص اش که روز شنبه بود گفت: می روم و بر می گردم گفتم نرو و اینجا بمان، ولی سوار بر ماشین شد و رفت. او بسیار صبور و مهربان بود.
کد خبر: ۴۸۸۸۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
خاطرات شهید شجاع انصاری یکی از شهدای اهل تسنن
نوید شاهد - جوانی مهربان و متدین و خوش اخلاق بود. یکی از تحولاتی که در زندگی وی رخ داد این بود که یکی از طرفداران سرسخت جمهوری اسلامی ایران بود.
کد خبر: ۴۸۸۸۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۵
وصیتنامه شهید نصیر امین یار از شهدای سنی
نوید شاهد - وقتی شهید در آخرین مرخصی از منطقه کردستان به خانه آمده بود مادرم پاهایش را به دلیل تاول زدن حنا کرد، روزی که جنازه شهید را آوردند پاهای نازنینش حنا داشت، در همان آخرین روز مرخصی بود که شهید از من خواست که موهایش را اصلاح کنم.
کد خبر: ۴۸۸۵۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
معرفی شهدای اقلیتهای دینی
نوید شاهد - وقتی که شهید دورۀ دبیرستان را طی کرد و مدرک دیپلم را اخذ نمود به وی پیشنهاد دادم چون دوازده سال درس خواندی برای مدتی به مسافرت برو و خستگی این دوازده سال را از وجودت بیرون کن اما او مخالفت کرد...
کد خبر: ۴۸۸۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
خاطرات شهید محمد امین احمد پور از شهدای اهل تسنن
نوید شاهد - ایام جبهه و جنگ بود. شور و شعف زیادی نسبت به رفتن به جبهه و جنگ با بعثیان و اشغالگران داشت.
کد خبر: ۴۸۸۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
نوید شاهد - مادر شهید "محمدرضا صدرالهی" به نقل از همرزمش میگوید: «تکیهاش به دیوار سنگر بود و زانوهایش به بغل. اصلاً متوجه آمدنم نشد؛ تا وقتی که کنارش نشستم. با پشت دست طوری که من متوجه نشوم اشکهایش را پاک کرد. گفتم: چی شده؟ خیلی گرفتهای!
نگاهش را به بیرون سنگر روانه کرد و گفت: همه چیز واسم حل شدهاست الا مادرم. طاقت دوری منو نداره ...» نوید شاهد سمنان در دوبخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۸۱۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۹
نويد شاهد - مادر«شهید رضا نوری » می گوید: بعد از شهادت یکی از اقوام، پسرم گفت ای کاش من هم شهید می شدم و مردم با این همه احترام مرا تشییع می کردند! او آرزوی شهادت داشت و معتقد بود شهدا نور چشمی مردم اند.
کد خبر: ۴۸۸۰۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۸
نوید شاهد - خواهر شهید "سیدرضا عرفانی" میگوید: «رفتارش طوری بود که همه را مجذوب خودش میکرد. شوخ طبع بود و چهرهای متبسم داشت. وقتی حرف میزد، موج لبخند بر لبانش جاری بود. چشمانش مثل الماس میدرخشید ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، مروری بر خاطرات این شهید گرانقدر داشتهاست که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۸۷۹۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۷
خاطراتی پیرامون شهید "عباس وصال"؛
نوید شاهد – سرگروهبان گفت: توی ارتش نمی شود چنین شوخی هایی کرد؛ می خواهید نماز بخوانید، بروید داخل محوطة پادگان. ما هم بلافاصله وضو گرفتیم و توی محوطه به نماز ایستادیم. همین موضوع، باعث شد تا نمازخانه ای در پادگان هوابُرد شیراز ساخته شود.
کد خبر: ۴۸۷۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۶
نوید شاهد - شهید "محمد طایی" وقتي وارد مهاباد شد، بلافاصله يکي از اتاق ها را به عنوان نماز خانه در نظر گرفت، خودش به عنوان امام جماعت ايستاد و اولين نماز جماعت را در سپاه مهاباد اقامه کرديم.
کد خبر: ۴۸۷۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۶
نوید شاهد - مادر شهید "محمد رهبری" نقل میکند: «محمد از جبهه با ما تماس گرفت؛ من سریع گوشی تلفن را از دست پدرش کشیدم و گفتم: محمد! کی برمیگردی؟ گفت: مادر! من فردا بر میگردم! فردا رسید و فرداها گذشت؛ اما از محمد هیچ خبری نشد. شب و روز کارم گریه کردن بود. سراغ همه آنهایی که از جبهه میآمدند، میرفتم.» نوید شاهد سمنان شما را به خواندن خاطرهای از مادر این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۷۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۴