شهیدی که برای جهاد سر از پای نمی شناخت

به گزارش نوید شاهد یزد ؛ شهید سید حسن میرشمسی اردکانی  30 مهر 1313 در شهرستان اردکان به دنیا آمد. پدرش سید حسین کشاورزی و بنایی می کرد. وی درمحيطی آكنده از مهر وعطوفت ودرخانواده متدين و مذهبی و زحمتكش در اردكان ديده بجهان گشود و تحت سرپرستی پدر و مادر  خويش تربيت اسلامی يافته و رشد نمود. درسنين نوجوانی به علت فقر مادی خانواده چاره ای جز فعاليت و كار نداشت و به همين علت نتوانست به تحصيل بپردازد و از همان اوان كودكی زندگی خود را با كار وتلاش و تامين معاش برای خود و خانواده آغاز نمود و چند سالی را به كار كردن پرداخت و لحظه ای از كار و فعاليت خسته نشد.

 

سيد حسن رو زبروز با توانی كه داشت كار می كرد تا به سن سربازی رسيد  و برای خدمت  نظام وظيفه آماده گشت. سپس ازدواج نمود و پس از مدتی خدمت سربازی  را به پايان رسانيد ازدواج نمود و با تشكيل خانواده روزگار ديگری را آغازكرد. از يکطرف برای تامين مخارج خانواده خود و از طرف ديگر برای پدر و مادر شبانه روز كار می كرد. چند سالی را برای كار به تهران رفت و دوران پر مشقت و سختی را گذراند. اقامت سيد حسن در تهران مصادف بود با  اوج جريانات انقلاب و راهپيمايهای انقلابی، وی نيز همچون ساير مردم در اكثر فعاليتهای انقلابی و اسلامی حضور می يافت و دوشادوش ساير مردم انقلابی به وظيفه دينی و انقلابی خود عمل می كرد. با وجودی كه مشغول كار بود هيچگاه خود را دور از جريانات ومبارزات انقلابی نگه نمی داشت و همواره آنچه وظيفه اش بود انجام می داد. در اكثر تجمعات اوایل انقلاب در تهران شركت می كرد و با حضور در مجالس و محافل مذهبی و انقلابی به بينش و تفكرات انقلابی خود می افزود و در استماع نوارهايی مذهبی مخصوصا سخنرانيهای حضرت امام (ره) همتی عالی بخرج می داد و همواره دوستدار امام و اهداف انقلابی ايشان بود.

 

وی آنگاه كه در تهران بود و چه در اردكان هميشه و در همه حال  مشغول كار و تلاش بود و در انجام دستورات و رعايت احكام اسلامی تلاش فراوان می كرد و سعي می نمود انسان مومن و مخلص خدا باشد. دارای ظاهری آرام و متين و برخوردی عالی بود و با همه اقوام و آشنايان به خوبی رفتار می كرد. رفتار انسان دوستانه وی زبانزد ديگران بود و همه به نيكی از ايشان ياد كرده و از خاطرات با او بودن به خوبی ياد می كنند. شهيد سيد حسن ميرشمسی پس از مدتی جهت ادامه كار به اردكان آمد و باز هم تلاش و فعاليت خود را در زادگاهش ادامه دامه داد چند سالی از انقلاب نگذشته بود كه جنگ تحميلي آغاز گشت و با شروع جنگ تحميلي وی نيز همچون ساير جوانان انقلابی سر از پا نشناخت وعاشقانه به جبهه ها شتافت.

با وجودی كه مسن بود همواره دوست می داشت درميان رزمندگان بوده و فعاليت خود را در دفاع از كيان اسلامی درسنگرهای جنوب ادامه دهد. لذا به خاطره اين علاقه وعشق فراوان به شهادت در راه خدا به خيل رزمندگان شتافت و چندين نوبت به جبهه اعزام و در پشتيباني رزمندگان همتی  فراوان داشت. سرانجام 23 خرداد 1364 در منطقه پاسگاه زيد بر اثر اصابت تركش به شكم و دست و پا به درجه  رفيع شهادت رسید که پس از انتقال پیکر پاک و مطهرش به زادگاهش با تشییع با شکوه توسط مردم متدین در گلزار شهدای اردکان به خاک سپرده شد.