نوید شاهد – شهید شهاب شهابی هشتم آبان‌ماه ۱۳۳۹ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. رنج و مشکلات در راه خداوند را برگزید و نهایت آرزویش شهادت بود. جانش، بوی عشق و شهادت گرفته بود. وی پانزدهم تيرماه ۱۳۶۶ در فکه توسط نیروهای بعثی به شهادت رسيد. نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، شما را به مطالعه زندگی این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.

جانش، بوی عشق و شهادت گرفته بود

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید شهاب شهابی فرزند رضا و شمسی، هشتم آبان‌ماه ۱۳۳۹ در شهرستان دامغان ديده به جهان گشود. پدرش کارمند آموزش و پرورش بود. آقای شهابی خود چراغ هدایتی بود برای بچه‌های شهر؛ چه روزها در پشت نیمکت‌های کلاس و چه در میان مردم شهر. شهاب دوران خردسالی‌اش را زیر چتر هدایتگری پدری فرهیخته و مادری بردبار و صبور گذراند.

هوش سرشارش توجه همه را برانگیخت

به دلیل هوش سرشارش مورد توجه همه دوستان و آشنایان بود. تحصیلات دوره شش ساله ابتدایی را در طول سه سال با موفقیت و نمرات عالی به پایان رساند. پس از آن وارد دوره دبیرستان شد. سه سال اول دبیرستان و سه سال دوم دبیرستان را نیز در سطح عالی به پایان رساند. شانزده ساله بود که موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد. شهاب باهوش و نخبه، به دلیل علاقه‌اش به رشته تجربی، یک سال بعد با موفقیت کامل توانست دیپلم رشته علوم تجربی را نیز کسب کند.

بیشتر بخوانید: با سلاح تفکر، در گذرگاه زندگی قوی و استوار باشید

از کارهای مورد علاقه‌اش مطالعه بود. بیشتر اوقاتِ خود را برای کتاب می‌گذاشت. در زمینه‌های مختلف، اطلاعات زیادی کسب می‌کرد. مهرماه سال ۱۳۵۶ وارد مدرسه عالی شمیران شد و در رشته مدیریت به تحصیل خود ادامه داد. در حالیکه از هم کلاسی‌هایش چند سال کوچکتر بود. در روزهایی که خداوند، بندگان رنج کشیده‌اش را در مسیر حق‌گویی مقتدای‌شان خمینی (ره) قرار داده بود تا با تلاوت آیه‌های عشق، پایان بیدادگری قابیل زمان را اعلان کنند، چشمه‌های فرهنگ ناب محمدی توسط جوانانی چون شهاب دوباره جاری شد و انقلاب فرهنگی شکل گرفت.

دفاع از محرومان سرلوحه کارش بود

در کنار تمام فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی، دفاع از محرومان و مستضعفان نیز سرلوحه همه مبارزاتشان شده بود. با شروع مجدد درس و دانشگاه، در دانشگاه علامه طباطبایی، در رشته مورد علاقه‌اش یعنی علوم اجتماعی تحصیلات خود را ادامه داد تا به اخذ لیسانس نایل آمد. پس از پیروزی انقلاب، به روستاهای مختلف می‌رفت. تمام تلاش خود را می‌کرد تا سطری از رنج‌های آنان را از لوح دل زخمی‌شان پاک کند. مقید به نماز و قرآن بود.

جانش، بوی عشق و شهادت گرفته بود

از بی عدالتی و تبعیض بسیار رنج می‌کشید اما هرگز به تسلیم شدن نمی‌اندیشید. به ادبیات عرفانی به ویژه آثار مولوی، سعدی و حافظ، علاقه‌ای خاص داشت و بسیاری از این اشعار و غزلیات را حفظ می‌کرد. سال ۱۳۶۵ به خدمت مقدس سربازی رفت. ادامه خدمتش را در جبهه‌های جنوب و در منطقه فکه به عنوان پزشک‌یار در بیمارستان صحرایی مشغول شد.

بیشتر بخوانید: رنج در راه حق را بالاترین لذت می‌دانست

شهاب، رنج و مشکلات در راه خداوند را برگزید و نهایت آرزویش شهادت بود. شهادت را به معنای خدمت و اطاعت خالصانه معبود و دیدار او می‌دانست. فکه را دوست داشت. جانش بوی عشق و شهادت گرفته بود. وی سرانجام پانزدهم تيرماه ۱۳۶۶ در فکه توسط نیروهای بعثی بر اثر اصابت گلوله توپ، به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهدای فردوس‌‌رضای زادگاهش واقع است.

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده