خاطره "اسفندیار اسماعیلی" جانباز شیمیایی ۷۰ درصد از همرزمش؛
نوید شاهد - «شهید آبشخور همرزم من بود و اهل اردبیل بود و به دلیل بیماری نمی‌توانست در عملیات‌ها شرکت کند. بالاخره توانست در عملیات نصر سه شرکت کند و در آنجا فرمانده دسته بود. این عملیات در منطقه شرهانی و زبیدات انجام می‌شد. دوتپه در آنجا بود و به خاطر اهمیت استراتژیک، باید آنها را می‌گرفتیم. شهید آبشخور قبل از عملیات به من وصیتی کرد ...» آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد سمنان با "اسفندیار اسماعیلی" جانباز شیمیایی ۷۰ درصد است که توجه شما را به ادامه این گفتگو جلب می کنیم.
ب


به گزارش نوید شاهد سمنان؛ در سالروز بمباران شیمیایی سردشت به دست دشمن بعثی، اسفندیار اسماعیلی جانباز شیمیایی ۷۰ درصد گفت: در دوران جنگ تحمیلی به مدت ۷۱ یک ماه در جبهه حضور داشتم و چندین بار با ترکش خمپاره، موج گرفتگی و بمباران شیمیایی مجروح شدم. 

اسفندیار اسماعیلی از نحوه شیمیایی شدنش می‌گوید: در منطقه شرهانی و زبیدات عراق دشمن در حمله‌ به ما از بمب شیمیایی استفاده کرد و خیلی از زرمندگان دچار مسمومیت شدند و با توجه به وضعیت بدی که داشتم توسط موتور سوار آرپی‌جی‌زن به بیمارستان صحرایی و از آنجا به بیمارستان دزفول منتقل شدم و درمان من شروع شد. 

وصیتی که همرزمش به او کرد
این جانباز شیمیایی از وصیت همرزمش می‌گوید: شهید آبشخور همرزم من بود و اهل اردبیل. به دلیل بیماری نمی‌توانست در عملیات‌ها شرکت کند. بالاخره توانست در عملیات نصر سه شرکت کند و در آنجا فرمانده دسته بود. این عملیات در منطقه شرهانی و زبیدات انجام می‌شد. دوتپه در آنجا بود و به خاطر اهمیت استراتژیک، باید آنها را می‌گرفتیم. شهید آبشخور قبل از عملیات به من وصیتی کرد. گفت: «من در این عملیات شهید می‌شم.» من گفتم: «انشاالله پیروز می‌شیم.» ولی ایشان اصرار داشت که به شهادت می‌رسه.

اسماعیلی در ادامه وصیت همرزمش را بیان می‌کند: شهید آبشخور گفت: «من سه تا دختر کوچک دارم. بعد از شهادتم پیکرم را هر چه سریعتر به خانواده‌ام برسانید تا دل نگران من نشوند.»

دوباره به او گفتم: «انشالله پیروز می‌شیم و شما به سلامت نزد خانواده برمی‌گردی» گفت: «این موضوع را به عنوان وصیت به شما گفتم. خانواه‌ام قبل از اعزام، بدرقه به یادماندنی از من کردند در حالی که هیچ وقت در هیچ عملیاتی این طور مرا بدرقه نمی‌کردند؛ از زیر قرآن ردم کردند و خیلی به من لطف کردند.»

به او الهام شده بود
این جانباز ۷۰ درصد افزود: ساعت یک شب بود و ما آماده عملیات شدیم. ساعت سه و نیم چهار صبح بود که عملیات با موفقیت به پایان رسید. اسرا و مجروحین را می‌آوردند. ایشان را بین رزمندگان و مجروحین پیدا نکردم. بعد از آوردن پیکر پاک شهدا، متوجه پیکر ایشان شدم. پیکر شهید را در اولین فرصت به عقب برگرداندیم. از رفتارش می‌شد فهمید به او الهام شده که به شهادت می‌رسه. 

اسفندیار اسماعیلی درپایان درباره دوران قرنطینه گفت: به دلیل نوع جانبازی‌ام و آسیب دیدن ریه‌‌‌ها، مسائل بهداشتی را به خوبی رعایت می‌کنم. الآن حدود چهار ماه است که از خانه خارج نشده‌ام و شرایط برای ما بسیار سخت است.

 گفتگو از حمیدرضا گل‌هاشم


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده