وصیت نامه ارزشمند از شهید «محمود مختاری اسفیدواجانی» به یادگار مانده است که در ادامه می خوانید؛
پس چه بهتر که سالم از این امتحان الهی بیرون آئیم مگر ما از اصحاب رسول الله بالاتریم مگر زبانم لال ما از علی اصغر و علی اکبر بالاتریم اصلاً مگر از حسین و ابوالفضل بالاتریم بین این راه را بگذارید راحت برویم اینقدر بدنیا و مال دنیا دل نبندید که هر چه سرمان می آید از حب دنیاست هر چند که من می دانم شما و همسرم اگر فکر آخرت نبودید با رفتن من به جبهه راضی نبودید و این رضایت شما باعث سعادت شماست مگر ما چه هستیم پس چرا از این ره گذر سودی کلان نبرد
برای امتحان به دنیا آمده ایم+دستخط شهید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید محمود مختاری اسفیدواجانی/ هشتم آبان 1337، در شهرستان ری به دنیا آمد. پدرش رضا، کارگر کارخانه ذوب مس بود و مادرش بی بی نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. او نیز کارگر کارخانه سیمان بود. سال 1359 ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم مرداد 1361، با سمت نیروی واحد تدارکات در سلفچگان هنگام مأموریت به شهادت رسید. پیکر وی را در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.

وصیت نامه ارزشمند از شهید «محمود مختاری اسفیدواجانی» به یادگار مانده است که در ادامه می خوانید؛

بسمه تعالی

من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرضی و من عرضی احبنی و من احبنی عشقتنی و من عشقتی عشقته قتلة و من قتلة فعلی دینه و علی دینه فانا دینه. (حدیث قدسی)

هر کس که مرا طلب کند مرا می یابد هر کس که مرا یافت مرا می شناسد هر کس که مرا شناخت به من عشق می ورزد هر کس که به من عشق ورزید عاشقم می شود هر کس که عاشقم شد عاشقش می شوم وهر کس را که عاشق شدم او را شهید می کنم و هر کس را که شهید کردم خود خونبهای او هستم.

شما از من می خواهید که پیروزی را به قیمت تبعیض و ستمگری بدست آورم . (حضرت علی)

نوشته هایم را لحظه ای بروی کاغذ می آورم که از قلم ها خون شهیدان جاریست و مستضعفان جهان برهبری خمینی این نایب بر حق ولی عصر عج و ابر مرد تاریخ بر علیه مشتکبران شوریده و پیروزی اسلام را سر می دهد و بر همه مسلمین واجبست که لبیک گویان به جبهه ها بشتابند و ندایش را بجان بخرند و بر ماست که دمی آرام نگیریم چون ما فرزندان حسینیم ما یاران پیر خمینیم ما اصحاب رسول الله هستیم

برادران دوستان و ای کسانیکه وصیت مرا می خوانید به همگی شما وصیت می کنم که دست از یاری پسر فاطمه بر ندارید و او را شفا نگذارید که خداوند بر شما عذابی سخت در نظر گرفته اگر چنین باشد.

یاران امام دولتمردان را همراهی کنید ومحکم و استوار پشت سر آنها باشید در خط امام حرکت کنید که منافقان و ابرقدرتها از این خط در سردرگمی بسر می برند و نقشه هایشان بر آب می رود با شرکت در نماز جمعه دعای کمیل و راه پیمائی ها به این کوردلان موش صفت نشان دهید که ما راهمان همچنان ادامه دارد.

پدر و مادر گرامیم شما برای من زحمت فراوانی کشیدید و زحمت شما موقعی کامل می شود که اگر نه افتخار شهادت پیدا کردم لباس مشکی به تن مکنید و بر مزارم من گریه نکنید این تن بی جان ما هدیه ای است از طرف و هر لحظه که اراده کند صاحب اختیار است ما برای امتحان به دنیا آمده ایم.

برای امتحان به دنیا آمده ایم

پس چه بهتر که سالم از این امتحان الهی بیرون آئیم مگر ما از اصحاب رسول الله بالاتریم مگر زبانم لال ما از علی اصغر و علی اکبر بالاتریم اصلاً مگر از حسین و ابوالفضل بالاتریم بین این راه را بگذارید راحت برویم اینقدر بدنیا و مال دنیا دل نبندید که هر چه سرمان می آید از حب دنیاست هر چند که من می دانم شما و همسرم اگر فکر آخرت نبودید با رفتن من به جبهه راضی نبودید و این رضایت شما باعث سعادت شماست مگر ما چه هستیم پس چرا از این ره گذر سودی کلان نبرد

وقتی امام ما می فرماید : من دست و بازوی شما رزمندگان را می بوسم و بر این بوسه افتخار می کنم . دگر ما چه می خواهیم آیا لیاقت این را داریم که نور چشم ما و رهبر ما به دستهای ما بوسه زند پس باید ثابت کرد .

خدمت همسر گرامیم . فاطمه جان امیدوارم حرفهائی که بر روی کاغذ نوشتم خوب بخوانی و میدانم که چقدر مرا دوست می داشتی پس چه خوب که این محبت برای خدا باشد و بر مزار من گریه نکن و لباس مشکی مپوش و با صبر خود خدا را راضی کن که در آخرت مدرکی بزرگ پیش خداوند داری مادی نکن که من از روی حسین خجالت بکشم

والسلام عبادالله الصالحین/ بیستم مرداد 1361/ محمود مختاری

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده